درجه اهمیت مدیریت اقتصاد خانواده برای اجتماع زمانی مبرهن میشود که بدانیم سطح اجتماعی متغیرهای مهمی مانند مصرف و پسانداز از حاصل جمع این متغیرها در سطح خانواده به دست میآید. اهمیت مدیریت اقتصاد خانواده برای رفاه خود این نهاد اجتماعی نیز اجتنابناپذیر است، بهطوری که در مواقع بحرانی مانند تورمهای بالا خانوادهها میتوانند با مدیریت هوشمند اقتصادی، رفاه خود را افزایش دهند. از مهمترین متغیرها در حوزه اقتصاد خانواده مصرف، پسانداز و ترکیب آنها هستند. در ادامه ماهیت این متغیرها توضیح داده شده و مکانیزم مدیریت بهینه آنها نیز ارائه شده است.
دو انتخاب کلیدی خانوار
مصرف
بهطور معمول خانوارها در هر دوره از منابع مختلف از جمله دریافت حقوق و دستمزد ، اجاره یا سود ناشی از داراییهای مالی ، ثابت درآمد خود را دریافت میکنند. در مرحله بعد خانوار با مساله انتخاب روبهرو است. انتخابی که طی آن ترکیب بهینه مصرف و پسانداز تعیین میشود. تعیین این ترکیب در بیشترین مقدار به پیشبینی خانوار از تورم و همچنین درجه اهمیت مصرف در آن دوره بستگی دارد. بهطور کلی برای مصرف دو هدف عمده تعیین میشود. در مرحله اول هدف از مصرف تامین نیازهای اولیه است؛ بهطوری که خانواده قبل از هر چیز کالاهای ضروری را که حیات خود در گرو آنها است، مورد ملاحظه قرار میدهد. در مرحله دوم هدف مطلـوبیتی اسـت کـه از جانـب مصرف عاید افراد میشود.
اگر چه میتوان گفت در مرحله تعیین کالاهای ضروری نیز خانوارها به مطلوبیت ناشی از مصرف آنها توجه میکنند؛ اما ماهیت حیاتی بودن آنها لزوم تفکیک این دو را ایجاب میکند. بهعنوان مثال بسته به میزان مطلوبیتی که هر کالا برای خانواده دارد ابتدا بخشی از درآمد خانواده به مصرف کالاهای خوراکی و پوشاک ضروری تخصیص داده میشود. سپس بین اختصاص کالاهای لوکس و پسانداز انتخاب انجام میشود. انتخاب مقدار بودجه اختصاص داده شده به هر کدام از متغیرهای مصرف کالاهای ضروری و پسانداز به عوامل مختلفی بستگی دارد. این عوامل در یک دسته بندی به سطح خانوار و اجتماع تقسیم میشوند. در واقع مهمترین انتخاب خانواده که رفاه اجتماعی و خود خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد همین انتخاب بین ترکیب کالاهای لوکس و پسانداز است.
اهرم بینش اقتصادی
میزان پسانداز به نرخ سود بازارهای مختلف از جمله نرخ سود سپردهگذاری در بازار بانکی یا نرخ بازدهی داراییهای مالی بستگی دارد؛ بهطوری که هر چه نرخ سود بازارهای موازی بیشتر باشد خانواده بین مصرف کالاهای غیرضروری و پس اندار بیشتر به پسانداز متمایل میشود. البته در ارزیابی نرخ سود بازارهای موازی نرخ سود حقیقی باید مورد ارزیابی قرار گیرد. منظور از نرخ سود حقیقی نرخ سودی است که تاثیر تورم در آن لحاظ شده باشد. بهعنوان مثال در یک حالت نرخ سود میتواند ۲۰ درصد باشد و در صورتی که نرخ تورم نیز ۲۰ درصد باشد، پسانداز در چنین شرایطی برای خانوار جذاب نیست. در حالتی دیگر نرخ سود ۱۵ درصد بوده اما تورم به زیر ۱۰ درصد کاهش یافته باشد، نرخ سود اسمی بیشتر از تورم بوده و خانوار به پسانداز بیشتر روی میآورد. بنابراین مدیریت هوشمندانه اقتصاد خانواده حاکی از آن است که در شریطی که تورم پایدار و نرخ سود بانکی بالا باشد، گردانندگان اقتصاد خانواده باید از مصرف کالاهای لوکس کاسته و به پسانداز روی آورند.
نکته مهم این است که پسانداز مصرف را بهطور کلی حذف نمیکند، بلکه آن را به تعویق میاندازد؛ بهطوری که در دورههای بعد خانوار میتواند بعد از سررسید سپردههای خود کالاهای لوکس دارای مطلوبیت بالا را خریداری کند. اثرگذاری نرخ سود و تورم بر رفتار مصرفی خانوار به عوامل اجتماعی بر میگردد؛ با این حال عوامل در سطح خانواده نیز در انتخاب ترکیب پسانداز- مصرف کالاهای ضروری موثر هستند. از جمله مهمترین این عوامل میتوان به درک گردانندگان اقتصاد خانواده یا همان حقوقبگیران خانواده از مسائل اقتصادی اشاره کرد. برای مثال خانوار باید شرایط حاکم بر اقتصاد کلان را تحلیل و ترکیب مصرف خود را انتخاب کند.
بهطور کلی انتخاب ترکیب کالاهای مصرفی به توزیع تورم بستگی دارد. ترکیب تورم کالاهای خوراکی و غیرخوراکی در بازههای مختلف هفتگی یا ماهانه از سوی مراکز رسمی داده منتشر میشود. مدیریت هوشمند مصرف خانواده در حالتی اتفاق خواهد افتاد که درک درستی از دو دسته کالای جانشین و مکمل از سوی خانوادهها وجود داشته باشد. کالاهای جانشین کالاهایی هستند که میتوانند به جای یکدیگر مصرف شوند. بهعنوان مثال دو کالای گوشت و سویا میتوانند در سبد خانوار جانشین همدیگر باشند. کالاهای مکمل کالاهایی هستند که مصرف یکی از آنها باعث افزایش مصرف دیگری میشود. بهعنوان مثال دو کالای خوراکی سویا و ماکارونی میتوانند بهعنوان مکمل هم قلمداد شوند. در وضعیتی که تورم ترکیبات مختلف ناهمسان باشد؛ یعنی برخی کالاها نسبت به برخی دیگر افزایش قیمت تجربه کرده باشند، توجه به کالاهای جانشین اهمیت قابل توجهی دارد.
از آنجا که این کالاها نیازهای واحدی را برطرف میکنند در دورهای که یک کالا افزایش قیمت داشته باشد، خرید کالای جانشین آن میتواند در مدیریت مصرف خانوار باعث صرفه جویی شود. به علاوه درک مناسبی از شرایط اقتصادی میتواند به بهبود اقتصاد کشور بهویژه در تعدیل تورم کمک کند. بنابراین در مجموع خانوار در حیطه مدیریت مصرف، با دو انتخاب مواجه است. در مرحله اول میزان مصرف کالاهای ضروری را پیشبینی و بخشی از درآمد ماهانه خود را برای آن در نظر میگیرد. در گام دوم از درآمد باقیمانده بین مصرف کالاهای لوکس یا پساندازیکی را انتخاب میکند. در هر دو مرحله انتخاب خانواده تحت تاثیر عوامل اجتماعی مانند تورم و نرخ بهره و همچنین تحت تاثیر عوامل درون خانواده از جمله درک درست از شرایط اقتصادی قرار میگیرد.
دنیای اقتصاد