موج حمایت از صنایع داخلی، ضدیت با اقتصاد آزاد، دامپینگ، رقابتهای ناسالم و راهکارهای تلافیجویانه، مفهوم جنگ را به کرانههایی جدید رسانده است. این روزها دیگر جنگ تنها به معنای تقابل نظامی کشورها و جوامع با یکدیگر نیست.
تجارت، بهانه جدید جنگ انسانها
جنگ سایبری، جنگ فرهنگی و جنگ تجاری همه محصول شالودههای فکری آنانی است که جهان را نه به مفهوم کثرتگرایی که به مفهوم انحصارگرایی درک کردهاند. این نوع تفکر، خود (به مفهوم عام) را در محور جهان قلمداد میکند و هیچ اندیشه دیگری را بر نمیتابد. بد حادثه آنکه دنیای امروز ما به سندروم حکومت تصمیمسازانی با این نوع تفکر مبتلا شده است. در حوزه تجارت، حاصل چنین وضعیتی چیزی نیست جز وضع تعرفههای سنگین بر واردات محصولات خارجی، دستکاری در نرخ ارزها و بستن درهای تجاری کشورها به بهانه حمایت از صنایع داخلی. این در شرایطی است که اعطای رانت به تولیدکنندگان داخلی نه تنها کمکی به این صنایع نمیکند که آنان را در رقابت با جهان خارج به یک پیکره افلیج بدل میسازد. در مقابل، «رقابت» در مفهوم سالم آن، موجب تعالی زندگی همه ابنای بشر خواهد شد. جنگی که امروز با وضع تعرفههای تنبیهی در حوزه تجارت بین غولهای بزرگ اقتصاد جهان درگرفته است اگر به یک نبرد تمام عیار تبدیل شود، حاصل آن چیزی جز خسران برای مردم دو کشور و کل جهان نخواهد بود.
در چنین شرایطی است که کارکرد اصلی نهادهای بینالمللی متولی این مناقشات بیش از پیش اهمیت مییابد. «سازمان تجارت جهانی» بهعنوان متولی رسیدگی به اینگونه شکایات هماکنون با پرونده شکایت چین، دومین اقتصاد بزرگ جهان، از آمریکا، بزرگترین اقتصاد بزرگ جهان مواجه است، پروندهای که بیشک کشورهای زیادی را در مقام شرکای تجاری این دو غول اقتصادی در برابر هم قرار میدهد. در چشمانداز میانمدت، دو سرنوشت میتواند در انتظار این پرونده باشد: اگر سازمان تجارت جهانی بتواند در مرحله نخست رسیدگی به این دعوی که همان «مذاکره» با کشور طرف مورد اتهام است، موضوع را حل و فصل کند، توصیه جورج مارشال در مورد روش پیروزی در جنگ تحقق مییابد و از وقوع آن پیشگیری میشود. سرنوشت دیگری که نه تنها این پرونده که کل تجارت جهان را مورد تهدید قرار میدهد، اما این است که «مذاکره» به نتیجه نرسد و رهبران دو کشور به اقدامات تهدیدآمیزی که وعده دادهاند عمل کنند و سیاستهای خصمانه یکدیگر را با تصمیمات تلافیجویانه ضربتی پاسخ دهند. اگر چنین شود، پسلرزههای زلزله عظیمی که در حوزه روابط تجاری طرفین بهوقوع میپیوندد، در روابط سیاسی این دو کشور نیز احساس خواهد شد و به صفآرایی جدیدی در نظم جهانی منجر میشود، وضعیتی که کشورهای جهان باید خود را برای آن آماده کنند.
دنیای اقتصاد