در مورد اینکه اخیرا رئیس سازمان امور مالیاتی کشور اعلام کرده که در صورت موافقت دولت و مجلس، مالیات تولیدکنندگان پنج‌درصد کاهش می‌یابد، باید بگویم که معمولا دولت ها در شرایط سخت، حتی مالیات را می‌بخشند یا کم می کنند.
مثلا وقتی در سال های 2009-2008 بحران به وقوع پیوست، در آمریکا، اروپا و در ترکیه میزان مالیات را به شدت کم کردند و حتی به صفر رساندند، به این دلیل که برای مجموعه های تولیدی حفظ شغل بیشتر اهمیت دارد تا اینکه درآمد کسب کنند. حتی به خاطر دارم که در این مقطع زمانی، دولت با کارخانجات تولیدی وارد مذاکره شد و از آنجا که 50درصد از فعالیت آنها کم شده بود، دولت تصمیم گرفت که 50درصد از حقوق پرسنل این کارخانجات را پرداخت کند تا کارگران بیکار نشوند. اینگونه اقدامات حتما باید در شرایط سخت و بحرانی به‌ویژه در مورد واحدهای تولیدی بحران زده اعمال شود. در حال حاضر نقدینگی بزرگ‌ترین چالش صنعت ماست، یعنی شرایطی ایجاد شده که دولت پول پیمانکاران را نمی‌دهد یا پیمانکاران پول طلبکاران و بانک ها را نمی‌دهند و در واقع چرخه معیوبی به وجود آمده است. به عبارتی، چون در یک نقطه کسی کارش را به درستی انجام نمی‌دهد، این دومینو همچنان ادامه پیدا می کند. انتظار می‌رود که در چنین شرایطی اقدامات عاجلی صورت گیرد؛ یک- دولت به تعهداتش عمل کند و پول پیمانکاران را بدهد. دو- شرکت های بزرگ پول پیمانکاران جزو را پرداخت کنند. سه- بانک ها شرایط بازپرداخت تسهیلات را تسهیل کنند و چهار- باتوجه به اینکه حجم تولید افزایش پیدا کرده، اما حجم تسهیلات و اعتبارات افزایش پیدا نکرده، تصمیمی در این زمینه هم اتخاذ شود. همچنین اینکه اعلام می‌شود سیاست سازمان مالیاتی حمایت از واحدهای کوچک است و در همین راستا سازمان مالیاتی در سال 95، تنها هشت‌درصد به مالیات اصناف اضافه کرد، باید این کار در مورد همه واحدها عملیاتی شود. در حال حاضر اصلا به واحدهای کوچک اعتمادی وجود ندارد و اولین موضوعی که در مورد اینها باید مورد توجه قرار گیرد این است که ابتدا اعتماد شکل گیرد. در این راستا سازمان امور مالیاتی باید تمرکزش را روی فراریان مالیاتی قرار دهد، الان تمام فشارها روی واحدهای تولیدی است. در واقع این سازمان باید به سمت بخش‌هایی برای اخذ مالیات برود که تا به امروز از دادن آن فرار کرده‌اند. گفته می‌شود 40درصد فرار مالیاتی در اقتصاد ما وجود دارد. لازمه حل این مشکل این است که نیروهای مالیاتی جای اینکه واحدهای کوچکی که کارشان را انجام داده‌اند، مستاصل و گرفتار کنند، سراغ فراریان مالیاتی بروند. به‌این ترتیب، واحدهای کوچک هم می توانند در اقتصاد کشور ما نقش و جایگاه واقعی خودشان را پیدا کنند. در واقع اگر این واحدهای کوچک مورد حمایت قرار گیرند و رونق یابند، می توانند کمک زیادی به تولید کشور و البته اشتغال‌زایی جوانان کنند که همه اینها همان‌طور که اشاره کردم نیازمند این است که دولت فشارهایش را بر واحدهای کوچک و متوسط کاهش دهد.
آرمان