این کنش آمریکا، واکنشهای تندی را از سوی متحدان اروپاییاش و خصم همیشگی آمریکا (چین) به همراه داشت. حالا در جنگی نابرابر بین آمریکا و سایر کشورهای جهان، عقبگردی به سالهای پیش از دو جنگ جهانی داریم که پایه آن بر روابط خصمانه تجاری بود. اما این جنگ تجاری تا چه اندازه ایران و برجام را تحتالشعاع خود قرار خواهد داد، موضوعی است که در این گزارش به آن خواهیم پرداخت. کارشناسان در گفتوگو با «شرق» از این رخداد با عنوان فرصت برای ایران یاد میکنند. به گفته غلامرضا نظربلند، رویکردی که ترامپ در این جنگ تجاری در پیش گرفته همان رویکردی است که در برابر ایران در برجام دارد. بنابراین این فرصتی مناسب است تا ایران با دست پر، از اتحادیه اروپا بهواسطه برخوردی که در برجام با ایران در پیش گرفته، انتقاد و درباره موضع آمریکا در قبال اروپا، روشنگری کند. نکته آن است که دیپلماتهای ایران میتوانند با اشاره به اینکه موضع سخت اروپا درباره زیادهخواهیهای آمریکا درباره برجام دو و سه، میتواند به تمامی سطوح عملکرد آمریکا نسبت به سایر کشورها ازجمله کشورهای اتحاد ١+٥ هم ختم شود. بنابراین سختگیری در زمینه برجام هم میتواند نفع اروپا را نیز در پی داشته باشد. علاوه بر آن، این کارشناس هشدار میدهد اگر این جنگ تجاری به این ترتیب پیش رود، میتوان آینده در گذشته را نیز پیش کشید و در این صورت باید منتظر جنگهایی به مراتب سختتر از جنگ جهانی اول و دوم هم باشیم.
تأثیرپذیری غیرمستقیم اقتصاد ایران از جنگ تجاری
غلامرضا نظربلند، اقتصاددان و سفیر سابق ایران در سریلانکا، در گفتوگو با «شرق» درباره چگونگی تأثیر افزایش تعرفه واردات فولاد و آلومینیوم بر اقتصاد ایران میگوید: تجارت خارجی ایران در مجموع تجارت جهانی رقم درخور توجهی نیست و کمتر از یکدرصد است. به همین دلیل چندان از بازار جهانی متأثر نمیشویم، اما این به معنای بیتأثیری نیست. بااینحال، حدی که چین یا اتحادیه اروپا، بهویژه آلمان، از این افزایش تعرفه صادرات فولاد متأثر میشود، ایران تأثیر نخواهد پذیرفت.او ادامه میدهد: صادرات فولاد ایران به کشورهای آسیایی و کشورهای مشخصی مانند ایتالیا بهصورت سنتی است. اینکه این محصول صادراتی به مصرف داخلی آن کشورها میرسد یا مجددا صادر میشود، تأثر از افزایش تعرفه را به خوبی نشان میدهد. صادرات فولاد ایران در این مقام، در قالب مصرف داخلی است که این امر نشاندهنده کمتأثیری از این جنگ تجاری است. بااینحال، نمیتوان نادیده گرفت که اگر خللی در بازار جهانی بهوجود بیاید، کم یا بیش، به هر ترتیب، اثر منفی بر بازار داخلی را بهتبع آن شاهد خواهیم بود. نظربلند با بیان اینکه آمریکا از بیش از صد کشور جهان، واردات فولاد و محصولات فولادی دارد، میافزاید: بهاینترتیب، قطعا بیش از صد کشور از این افزایش تعرفه تأثیر خواهند پذیرفت، اما میزان آن متفاوت خواهد بود. در این موضوع، بیش از همه کشورها، چین بیشترین تأثیر را خواهد پذیرفت و در بین اتحادیه اروپا نیز، این آلمان است که آسیب جدی خواهد دید. او با تأکید بر اینکه مناسباتی که درباره مراودات تجاری وجود دارد، بسیار متفاوت است، میگوید: با اینکه چین بیشترین ضرر را در بین کشورهای جهان از این افزایش تعرفه صادرات میبیند، اما از آنجاکه صادرات چین به آمریکا ٤,٥ برابر صادرات آمریکا به چین است، بسیار محافظهکارانه عمل میکند و حرف از تلافی نمیزند، زیرا موازنه تجاری این دو کشور در رابطهای کاملا نابرابر (حدود ٣٥٠درصد) به نفع چین است. این در حالی است که اتحادیه اروپا که کشورهای عضو آن، بسیار به آمریکا نزدیکاند و رابطه آتلانتیکی بین آنها وجود دارد و همپیمان هستند، در این زمینه، موضع تندتری اتخاذ کردهاند، زیرا اقتصاد این کشورها شدیدا از افزایش تعرفه صادرات فولاد آسیب میبیند.
تأثر دومینووار صنایع از افزایش تعرفه
این اقتصاددان با بیان اینکه تمام حلقههای جهان تجارت فوقالعاده درهمتنیده شده است، میافزاید: قاعدتا زنجیره محصولات نیمهساخته، واسطهای و ساختهشده از فولاد و آلومینیوم، بهصورت کامل و دومینووار از این افزایش تعرفه تأثیر میپذیرند و صنایع دیگری مانند ماشینسازیها و صنعت ساختمان و... هم از آن تأثیر خواهند پذیرفت. ٢٥٠میلیارد دلار آمریکا اتومبیل وارد میکند. دراینمیان، نیمی از واردات اتومبیل آمریکا از اروپا، از آلمان است. دراینبین، شدیدترین موضعگیریها به همین سبب از سوی آلمان بوده است. این مسئله صرفا به خودرو ختم نمیشود و حتی به ماشین لباسشویی هم رسیده است. زیرا آمریکا جامعهای مصرفی دارد و بهطور مداوم به سبب قدرت خرید بالا در حال تغییر کالاهای مصرفی بادوام است. بنابراین صنایع خانگی هم تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. این اقتصاددان با نگاه اقتصاد سیاسی به جنگ تجاری رخداده، ادامه میدهد: این کنش ازسوی آمریکا، واکنشهایی را به دنبال داشت، اما به عقیده من این واکنشها متناسب نیستند، زیرا توان اقتصادی جهان منهای آمریکا در برابر آمریکا، قابل مقایسه نیست. توان اقتصادی آمریکا (فراتر از توان تجاری) ناشی از صنعت برتر این کشور، توان مالی برتر، جهانروایی دلار و... است و دنیا در مقابل، فاقد آنهاست. در واقع توان تجاری آمریکا بهسبب توان اقتصادی بالای این کشور، در مناسبات اقتصادی و تجاری، دست بالا را دارد. به همین دلیل در جاهایی که لازم بداند، خواسته خود را به جهان تحمیل میکند.
حرف ترامپ شعار نیست
او در ادامه به توییت ترامپ اشاره کرده و میگوید: ترامپ توییت کرده است: «جنگ تجاری خوب است و بسیار آسان نیز میتوان برنده شد». این سخن که «برندهشدن در جنگ تجاری آسان است»، برخلاف آنچه از سوی اروپاییها با عنوان لفاظی بیان میشود، شعارگونه نیست و پشتوانه اقتصادی دارد و میتواند اراده خود را به اروپا تحمیل کند. این اتفاق برای اروپا بسیار دردناک است و همین مسئله سبب میشود درحالیکه توان مقابله ندارد، اینچنین واکنش نشان دهد. نظربلند با اشاره به موضع انگلستان در بین کشورهای اروپایی، میگوید: انگلستان در موضعی فرصتطلبانه اعلام کرده ما از اتحادیه اروپا خارج شدهایم و مستثنا هستیم؛ اما دستیاران ترامپ اعلام کردهاند، چک سفید به کسی نمیدهیم و استثنائی وجود ندارد. این یک جنگ تجاری است. آنها اعلام کردهاند ٨٠٠ میلیارد دلار در سال به خاطر موازنه منفی تجاری، زیان میدهیم و بههمیندلیل این جنگ را آغاز کردهایم تا به پیروزی برسیم.
مردان سیاسی هوشیار باشند
از او درباره تأثیر احتمالی این جنگ تجاری بر برجام میپرسم. او میگوید: در ظاهر این موضوع ارتباطی به برجام ندارد یا حتی در ظاهر مخاطبان آن، مخاطبان برجامی نیستند و مخاطبان جهانی دارد؛ اما به صورت غیرمستقیم میتوان این دو را به هم ارتباط داد. ترامپ میگوید: «برجام برای ایران خیلی خوب است؛ اما برای آمریکا خیلی بد است». دقیقا این جمله را در این جنگ تجاری به کار گرفته است و گفته: «در تجارت با اتحادیه اروپا و چین برای آمریکا خیلی بد است؛ اما برای آنها خیلی خوب است». اکنون فرصت بسیار خوب سیاسی برای ایران به دست آمده که خطاب به اروپا اعلام کنیم انعطاف کشورهای اروپایی در برجام با آمریکا میتواند به ضرر این کشورها هم تمام شود. رویکردی که در مقابل وزیر امور خارجه ایران در سفر اخیر به آلمان رخ داد و سوخترسانینکردن به هواپیمای حامل او، آن هم در مقابل فردی که خود آنها او را نامزد جایزه نوبل کردهاند و همگان از او بهعنوان معمار برجام یاد میکنند چراکه این رویکرد در نزد وجدانهای بیدار جهانیان، اروپاییها را به اتهام اعمال استانداردهای دوجانبه در برخورد با مسائل جهانی به محاکم میکشد.
جنگ جهانی دیگری در راه است؟
سفیر سابق ایران در سریلانکا با بیان اینکه باید تکلیف استانداردهای دوگانه مشخص شود، میافزاید: اروپا باید تکلیف خود را مشخص کند که وقتی آمریکا زیر توافقی که سازمان ملل و شورای امنیت بهعنوان بزرگترین مرجع پشتوانه آن است، میزند، چه رویکردی را در قبال آنها در پیش خواهد گرفت؟ منافع آمریکا در جایی که ایجاب کند، زیر تمام هنجارهای تجارت آزاد و مقررات حاکم بر WTO میزند و جنگ تجاریای را که مربوط به دو قرن قبل است، پیش میکشد. به گفته او اگر جهان به دو قرن قبل بازگردد، دو جنگ جهانی نیز در پیش خواهد داشت. نظربلند با بیان اینکه یکی از مهمترین دلایل دو جنگ جهانی اول و دوم، ریشه در جنگ تجاری داشت، میافزاید: اکنون بهترین فرصت است که مردان سیاسی ایران اعلام کنند که این تصمیم آمریکا، جنگ جهانی دیگری را در پیش خواهد کشید و اتحادیه اروپا را نسبت به این موضوع آگاه کند. ایران میتواند بهترین بهرهبرداری صحیح و سالم و منطقی را از این عهدشکنی آمریکا ببرد. به گفته او آن روی سکه ممکن است آمریکا و اروپا، چانهزنیهای سیاسی را در پیش بگیرند که در برابر کوتاهآمدن اروپا در مقابل ایران، با ادامه مذاکره با محور برجام یک و دو برجام را بازنویسی کنند، آمریکا سختگیری در جنگ تجاری را کاهش دهد.
دست ایران پر است
او با بیان اینکه دست ایران در این ماجرا پر است، تأکید میکند: افکار عمومی جهانی را با بهرهگیری از این فرصت میتوانیم تهییج کنیم و موجب تنویر افکار عمومی شویم. باید روی این مسئله مانور دهیم که ترامپ با ادامه این روند میتواند مقدمات یک جنگ جهانی دیگر را فراهم کند؛ زیرا دنیا را به دو قرن اخیر برمیگرداند و آینده در گذشته این واقعه، جنگ جهانی خواهد بود. سفیر سابق ایران در سریلانکا تأکید میکند: اروپا باید دریابد که وقتی اروپا در برابر یک میثاق بینالمللی که همه آن را امضا کردهاند و مصوبه شورای امنیت سازمان ملل است، به خاطر آمریکا کوتاه میآید، باید بدانند که قوانین و مقررات دیگری که در جهان وضع شده است، ازجمله قوانین مربوط به WTO نیز به واسطه منافع آمریکا میتواند متأثر شود. حال آنکه در برجام، اروپاییها به صورت مستقیم درگیرند و زیر آن را امضا کردهاند و در قوانین دیگر اروپاییها با این شدت و حدت دخیل نبودهاند و این یعنی شرایطی به مراتب سختتر و دردناکتر در پیشروی آنها خواهد بود. درحالیکه براساس اصل تجارت جهانی در گذشتههای دور، «قول من، شرف من است». و حالا آمریکا زیر این مذاکره میزند و اروپاییها هم خواسته یا ناخواسته به آن تن میدهند.
اتحادیه اروپا در موقعیتی سرنوشتساز
احمد دنیانور، کارشناس اقتصادی و عضو کمیسیون ویژه فولاد شورای رقابت، در گفتوگو با «شرق» میگوید: موضوع تجارت جهانی و تجارت آزاد بین کشورها و شرکتهای کوچک و بزرگ امر مهمی در توسعه اقتصادی هر کشور است. این شبکه جهانی کشورها را هر روز به هم نزدیکتر میکند. این همکاری بینالمللی امری اجتنابناپذیر است. به تبع آن هرچه عرضه یک کشور بیشتر باشد، به لحاظ اقتصادی از قدرت بیشتری نسبت به کشور مقابل برخوردار خواهد بود. در این مواجهه هرچه فروشنده قویتر باشد، دست بالاتری خواهد داشت. دنیانور میافزاید: در عرصه تجارت جهانی تبادلات بین کشورها میتواند تأثیر مستقیمی بر امنیت سیاسی و اقتصادی و حتی مناسبات و ارتباطات بینالمللی آنها داشته باشد. کشور آمریکا بهعنوان کشوری که اصولا مبانی فکری و اقدامات اساسی آن بیشتر جنبه سیاسی داشته، در سالهای گذشته بهتازگی با حضور آقای ترامپ کفه اقتصادی و برنامههایش در صحنه سیاسی وزینتر شده و تعاملات خود را براساس روابط اقتصادی تعریف میکند. در اقدام اخیر براساساین، اتحادیه اروپا را در یک موقعیت سرنوشتساز قرار داده است. آنها باید بین یک تجارت آزاد با آمریکا و یک تجارت محدودتر تصمیم بگیرند. او به رخداد دیگری هم اشاره کرده و میافزاید: در این فاصله، رخداد دیگری هم داریم. در عرصه سیاست جهانی، شاهد هستیم تحریمها علیه ایران افزایش یافته و انتظار میرود در سال جاری این فشارها از سوی آمریکا با امضانشدن برجام افزونتر شود و فضای تجاری بین ایران و کشورهایی که با آمریکا تعامل زیادی دارند، تحت تأثیر قرار بگیرد.
ایران، به اتحادیه اروپا نزدیکتر شود
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه اتحادیه اروپا در این شرایط بر ایران بسیار اثرگذار خواهد بود، تصریح میکند: اتحادیه اروپا با توجه به اتفاقاتی که میافتد، میتواند بهعنوان یک شریک تجاری مهم برای ایران عمل کند. بنابراین باید روابط اقتصادی خود را با اتحادیه اروپا افزایش دهیم و ابرشرکتهای اقتصادی اروپایی را داخل کشور بیاوریم. این برای ما بسیار مهم است که بتوانیم نرخ رشد و توسعه روابط تجارت خارجی خود را با اتحادیه اروپا با سرعت بیشتری افزایش دهیم. اگر غیر این باشد، اقتصاد ایران در سال پیشرو چالش بسیار سختی خواهد داشت.
به تهاتر نزدیک میشویم
به گفته او، فولاد از نظر مبادلات مالی، یکی از محصولاتی است که حجم مالی بسیار زیادی را به خود اختصاص میدهد. اکنون مشتریان اروپایی فولاد محدودتر هستند و بیشتر صادرات فولاد به آسیاست. آنچه فولاد را تحت تأثیر قرار میدهد، موضوع نقلوانتقال پول است که پس از عید با مشکلی جدی روبهرو خواهد شد و ما را به سوی تهاتر سوق خواهد داد. او میافزاید: در دو سال گذشته، صادرات فولاد ما بهشدت افزایش داشت و در برخی از موارد، نرخ رشد فولاد به صادرات صددرصدی رسید. در صادرات شمش نیز تقریبا سالانه صد تا ١٥٠ درصد رشد داریم، در ورق هم همینطور. در واقع در دو سال گذشته، با استفاده از گشایشی که برجام برای اقتصاد ایران ایجاد کرد، موفق شدیم صادراتمان را بهشدت افزایش دهیم؛ اما اکنون با اتفاقی که رخ خواهد داد، در نقلوانتقال مالی بازهم دچار مشکل خواهیم شد. این اتفاق به صورت دومینو بر سایر صنایع کشور که زنجیرهوار به فولاد متصل هستند نیز اثرگذار خواهد بود. دنیانور با بیان اینکه این رخداد به صورت مستقیم روی افزایش قیمت اثرگذار نخواهد بود، میگوید: افزایش قیمت به مؤلفههای گوناگونی وابسته است؛ اما نکته آن است که اگر صادرات فولاد دچار اختلال شود، بخش تولید در کشور نیز دچار آسیب میشود. کالایی که صادر نمیشود، در بازار داخل عرضه میشود و جلوی رشد قیمت را خواهد گرفت؛ اما این اتفاق روی همه اقتصاد کشور اثرگذار خواهد بود و محدود به فولاد و صنایع وابسته نخواهد شد. در شرایطی هستیم که اگر صادرات فولاد دچار مشکل شود، واحدهای تولیدی تحت تأثیر قرار میگیرند و از این منظر باید منتظر نوسان قیمت در بازار باشیم. این اتفاق، هم صنعت ساختمان و هم صنعت خودرو و سایر صنایع پاییندستی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
شرق