شهرها بهمثابه موتوری برای رشد اقتصادی، نوآوری و تغییر هستند. در تاریخ زندگی بشر، تمدنهای بزرگ در کنار شهرها بنا شدند تا تجارت، علم و هنر را تسهیل کنند، سه عنصری که امروز هویت ملی آنها را نشان میدهد.
با کمک این سه فرصت اقتصادی، فکری و فرهنگی است که جوامع شهری در دنیای توسعهیافته به وجود آمدند. بزرگترین مزیت شهرها، بهرهمندی از منابع - انسان، سرمایه، زمین، آب و انرژی– برای بهبود کیفیت زندگی است و یک شهر هوشمند شهری است که همه بخشهای مرتبط با آن شامل زیرساخت، مشارکت شهروندی، اقتصاد، انرژی، حکمرانی، محیط زندگی و حملونقل، متوازن و همگن توسعه یافتهاند. ماهیت شهر هوشمند، دستیابی حداکثری از حداقل این امکانات است، یعنی ظرفیتهای هر یک از این مؤلفهها شناخته و از آنها استفاده حداکثری شود.
به نظر میرسد با توسعه مفهوم شهر هوشمند در جهان، پژوهشهای این حوزه عینی، مشخصتر و نظریات و راهکارها به دنیای واقعی نزدیکتر شدهاند. در حوزه توسعه شهری، فلوریدا رویکردی را پیشنهاد میکند که بنمایه آن پایداری، فناوری و استعداد است و دو عنصر از سه عنصر آن به مردم و شهروندان اشاره دارد. شهروند هوشمند، بیشک قسمت مهمی از توسعه شهری را تشکیل میدهند و این مفهوم دایره گستردهای را چون یادگیری مادامالعمر، کثرت قومی و اجتماعی، انعطافپذیری، خلاقیت، پذیرابودن و مشارکت فعال مردمی
(Citizen engagement) شامل میشود. «مشارکت شهروندی» به معنای اشتراک اطلاعات، قدرت و احترام متقابل بین دولت و شهروندان است. این مفهوم با مؤلفه «تعهد دولت» به همکاری با شهروندان به طریقی مطمئن و مستدام شناخته میشود. این نوعی مشارکت رسمی است و منظور آن است که جرقه اقدام توسط دولت زده و از بالا به پایین به جامعه منتقل میشود و مردم ایده یا اقدام را در جامعه گسترش میدهند. در مقابل، مشارکت غیررسمی (participation) توسط خود مردم شکل میگیرد و نهایتا بر دولت اثر میگذارد.
شاید در گذشته باور بر این بود که دولت تمام اقدامات لازم برای اداره جامعه و توسعه شهرها را بر عهده دارد و بار مسئولیت بر دوش اوست و نهایتا مردم بازوی اجرائی دولتها هستند؛ اما در جهان امروز اوضاع متفاوت شده است. دولتها به این نتیجه رسیدهاند که برای موفقیت یک کشور، مشارکت فعال و پیوسته مردم نیاز است، چه در تصمیمگیریها و چه در اجرا. لوکنسمایر و هاسلبلاد نقش اصلی دولت را استفاده درست از اختیارات خود برای هدفمندی و افزایش تأثیر مشارکت شهروندان میدانند. اما سؤال اینجاست؛ چگونه دولت میتواند زمینه مشارکت فعال و هدفمند شهروندان را ایجاد کند؟ اولین اقدام، شاید شفافسازی کامل عملکرد و تصمیمگیریهای دولت باشد. آگاهی مردم از اتفاقات درونی در دولت، باعث ایجاد احساس مسئولیت و همکاری در شهروندان میشود. خوشبختانه، فضای مجازی در راستای شفافسازی بسیار سودمند بوده است. امروزه برنامهها، سیاستها و اقدامات دولتها در بخشهای مختلف خصوصا توسعه شهری به زبان ساده به سرعت از طریق فضای مجازی منتشر میشود و مردم در جریان تصمیمگیریها و سیاستهای دولت قرار میگیرند.
اقدام دیگر در فهم مفهوم مشارکت شهروندی، ایجاد فضایی باز و آزاد برای دریافت ایدههای مردمی است. بهرهگیری از سیستمهای نظرسنجی و رأیگیری مجازی در امور مختلف با توسعه شهری از روشهای نوین مشارکت مدنی است. بهرهگیری از نظر شهروندان در ابتدای شکلگیری یک برنامه یا سیاست شهری، باعث افزایش احساس مسئولیتپذیری مردم میشود و کمک میکند تا مجریان تصمیمهای بهتری اتخاذ کنند. در اصل، نگاه نوین به مشارکت مدنی شهروندان این است که بهطور مستمر و گسترده نظر مردم دریافت شود و براساس آن و راهنمایی کارشناسان متخصص به صورت مستقیم از این نظرات استفاده شود. نمونه کوچک از این نوع نظرسنجی مستمر، پرسش از مردم یک محله یا روستا در مورد اولویتهای آنها در توسعه محل سکونتشان است. اگر میخواهیم امکانات رفاهی را در یک محله و روستا ایجاد کنیم، یک راه سنتی این است که خود دولت محلی تصمیم بگیرد که یک ورزشگاه در آنجا ساخته شود؛ اما رویکرد جدید آن است که از مردم آن محله و روستا بپرسیم که در حال حاضر در چه حوزه رفاهی احساس نیاز میکنند، شاید بیشتر از ورزشگاه، نیاز به یک مرکز خرید یا کتابخانه داشته باشند.
روشهای متعددی برای تشویق شهروندان به مشارکت در طرحهای توسعه شهری وجود دارد و به جهت گستردگی جامعه مورد نظر، عموما تمامی این روشها بر پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات است. به بیان دیگر، گردآوری نظرات و پیشنهادات مردمی از طریق ایجاد سامانه یا اپلیکیشینی تحت وب انجام میشود تا مردم راحتتر بتوانند در مورد توسعه شهر یا محل سکونتشان تصمیم بگیرند. پژوهشهای گستردهای نیز تا امروز در این مورد انجام شده است و تمامی آنها به نقش تأثیرگذار فناوری اطلاعات و ارتباطات در مشارکت شهروندی اقرار کردهاند؛ چراکه این فناوری امکان دستیابی به اطلاعات مورد اطمینان و بدون وقفه را فراهم میکند. در واقع، فناوری اطلاعات و ارتباطات به دولتها کمک میکند تا این ارتباط دوطرفه به راحتی و سهولت ایجاد شود و خدمترسانی عمومی بهبود یابد. برقراری ارتباط بین لایههای مختلف دولت و مردم به آشنایی بهتر با نیازهای شهروندان میانجامد و اطمینان لازم را برای مشارکت فعالانه ایشان فراهم میکند.
شرق