اقتصاد دستوری نیست؛ این واقعیت را هر شخصی که کمترین فعالیت اقتصادی را تجربه کرده است، میداند.
قیمت هر کالایی را میزان عرضه و تقاضای آن کالا مشخص خواهد کرد. بحران ارزی چند صباحی است که دامنگیر اقتصاد ایران شده است و بیثباتی در نرخ ارز باعث اخلال در بازار و سردرگمی فعالان اقتصادی شده است. برخی از تاجران ترجیح میدهند فعلا اجناس خود را نفروشند، چون همان کالا را باید به قیمت بالاتری بخرند. در این بازار، خیلی از مردم از ترس کمنشدن ارزش پول خود، برای خرید ارز وارد بازار شدهاند و اتفاقا از اصلیترین محرکهای افزایش نرخ ارز، همین تقاضای کاذب و غیرواقعی است. این نیازهای غیرواقعی باعث شده در کمتر از چند ماه نرخ دلار به حدود شش هزار تومان برسد و سرانجام دولت با ارائه یک طرح جدید، نرخ دلار را چهار هزارو ۲۰۰ تومان (عرضه با شرایطی خاص) اعلام کرده است. طرح ارائه ارز تنها به مشتریان واقعی نیز چندان موفق به نظر نمیرسد؛ چراکه بسیاری از مشتریان بازار ارز لزوما بازرگانان و مسافران نیستند؛ مثلا شخصی قصد مهاجرت دارد و میخواهد سرمایه خود را برای زندگی دائمی به کشوری دیگر منتقل کند یا شخصی قصد دارد برای زندگی کوتاهمدت یک یا چند ساله به خارج از کشور برود یا خیلی از موارد مشابه و اینچنینی که متقاضیان واقعیاند، اما لزوما مسافر یا بازرگان نیستند. مسلما تشخیص این افراد از کسانی که ارز را فقط برای انباشت تهیه میکنند، نه تنها آسان نیست، بلکه نشدنی به نظر میرسد. بالاخره کسانی که نیازمند ارز هستند و در طرح جدید نمیتوانند آن را تهیه کنند، ارز مورد نیازشان را خارج از سیستم بانکی تهیه خواهند کرد. در خوشبینانهترین حالت، هستند بسیاری از مسافرانی که مایلاند بیش از ۵۰۰ یا هزار یورو در سفر خرج کنند که این یعنی دوباره همان دونرخیشدن ارز. این دونرخیبودن ارز حتما فسادزا است؛ به این معنی که ممکن است برخی با سندسازی، دلار چهارهزارو ۲۰۰ تومانی را تهیه کرده و همان دلار را با نرخ دوم به متقاضیان بفروشند. دولت میگوید که تراز ارزی مثبت است؛ به این معنی که مجموع درآمد ارزی بیشتر از مخارج ارزی است. پس مشکل چیست؟ مشکل درحالحاضر ورود مشتریان غیرواقعی برای خرید و انباشت ارز است. مشخص است عرضه دلار با محدودیت، دلار را تکنرخی نخواهد کرد. هنگامی دلار تکنرخی خواهد شد که عرضه آن بدون محدودیت باشد. اگر توان عرضه دلار چهارهزارو ۲۰۰ تومانی بدون محدودیت را نداریم، نمیتوانیم دم از دلار تکنرخی بزنیم. ممکن است دولت بگوید توان عرضه بدون محدودیت با همین مبلغ را داریم، بهشرطیکه تقاضای غیرواقعی و کاذب از میان برود. اما راه حل چیست؟ اگر متقاضیان مطمئن باشند که نرخ ارز در بازار آزاد ثابت خواهد بود یا حتی کمتر خواهد شد، نهتنها برای خرید وارد این بازار نمیشوند، بلکه اگر قبلا ارزی خریده باشند، برای جلوگیری از ضرر بیشتر آن را به بازار عرضه خواهند کرد. برای این کار لازم است به موازات فروش دلار چهار هزارو ۲۰۰ تومانی باضابطه، یک سامانه جدا برای تأمین نیازهای دیگر فراهم شده و نرخ دلار با قیمت بازار آزاد، مثلا پنج هزارو ۵۰۰ یا شش هزار تومان بدون محدودیت عرضه شود و با اعلام یک جدول زمانبندی از پیش تعیینشده، به صورت هفتگی قیمت دلار را برای عرضه، کمتر از هفته پیش از آن اعلام کرد و تا هنگامی که نرخ دلار در این سامانه به همان چهار هزارو ۲۰۰ تومان برسد، این عرضه را ادامه داد. میتوان پیشبینی کرد که این سامانه بسیار خلوت و کممشتری باشد. در چنین وضعیتی، کسانی که از قبل دلار را انبار کردهاند، بهعلت ضرر کمتر، زودتر از این سامانه و با قیمتی کمتر از آن، دلارها را روانه بازار خواهند کرد؛ دلارهایی که باعث تراز ارزی منفی شده بودند، وارد بازار خواهند شد و احتمالا زودتر از جدول زمانبندی، دلار تکنرخی واقعی چهار هزارو ۲۰۰ تومانی خواهیم داشت.
شرق