۲-در واقع کلید حل مساله در همینجاست، اگر یکی از طرفهای غربی، بدعهدی کرده است، هزینه حفظ توافق را نیز باید غربیها بپردازند.
۳- از سویی سازوکار حل اختلاف در برجام به شکل موذیانهای به ضرر ایران است و حتی خطر بالقوه بازگشت اتوماتیک تحریمهای سازمان ملل را در خود مستتر دارد. علاوهبر این شکایت بردن به طرفی که خود مجرم و ناقض عهد است نیز منطقی بهنظر نمیرسد.
۴- در سوی دیگر اسرائیل، عربستان و برخی اعراب منطقه، آرزوی حذف و نقض برجام از سوی ایران را دارند و غایت آرزویشان هم بازگشت تحریمهای سازمان ملل و تضعیف ایران از طریق تحریم، جنگ و تفرقه است.
۵- واقعیت این است که عملا در سالهای گذشته، حضور آمریکا در برجام منافع خاصی برای ایران نداشته است. یکی از معدود منافع مستقیم حضور آمریکا، فروش هواپیماهای بوئینگ بود که نهایتا نیز محقق نشد. منافع غیرمستقیم هم منوط به عدم کارشکنی آمریکا در همکاری سایر طرفها بود که آن نیز محقق نشد و آمریکا از هیچگونه کارشکنی مضایقه نکرد. آنگونه که در رسانهها عنوان شده است این کشور با حدود ۱۵۰ بانک بزرگ در دنیا مذاکره داشته و آنها را از همکاری با ایران بر حذر داشته است.
۶- با این حال بهنظر میرسد یک فرصت تاریخی برای ایران برای امتیازگیری از طرف مقابل فراهم شده است. ایران میتواند در یک برجام بدون آمریکا حضور داشته باشد. اتفاقا روال رویدادها نیز به نفع ایران بوده است. اروپاییها ناز ترامپ را کشیدهاند؛ ولی او زیر تعهد زده است. پس اکنون باید طرف دیگر یعنی ایران را به ماندن در توافق تشویق کنند.
۷- کارشکنیهای عمده آمریکا در بهرهبرداری ایران از منافع اقتصادی برجام شامل این موارد بوده است: ترساندن سرمایهگذاران و عاملان اقتصادی از همکاری با ایران، اعمال جریمههای سنگین بر بانکها و شرکتها، قطع دسترسی ایران به شبکه دلار و ایجاد اجبار برای اخذ مجوز اوفک.
۸- اگر طرف اروپایی میخواهد ایران را در برجام نگه دارد، باید برای هریک از موانع فوق راهکارهای واقعی و اجرایی ارائه دهد. در سالهای گذشته اروپاییها به نوعی از خود سلب مسوولیت میکردند، اما با بدعهدی همپیمان اصلیشان، حال باید خود هزینهها را بپردازند. برخی راهکارها که بهصورت فیالبداهه به ذهن میرسد شامل این موارد است:
- بانک مرکزی اروپا (ECB) یا هر نهاد قدرتمند دیگری در این قاره، صندوق جبران خسارت برای شرکتها و بانکهای اروپایی و حتی غیراروپایی تاسیس کند که از بابت همکاری قانونی با ایران، از سوی آمریکا جریمه میشوند. به این ترتیب هر جریمهای که از سوی آمریکا بر شرکتها و بانکها اعمال شود، از سوی این صندوق پرداخت خواهد شد. کارکرد چنین صندوقی میتواند مشابه آژانسهای اعتبار صادراتی (ECAs) باشد.
- بانک سرمایهگذاری اروپا (EIB)، بهعنوان بزرگترین نهاد قرضدهنده در دنیا، راسا روابط بانکی کارگزاری با طرفهای ایرانی را راهبری کند. پیشتر هلگا اشمید، نظر مساعد کمیسیون اروپا برای فعالیت این بانک در ایران را تایید کرده بود. سهامداران این بانک بزرگ، کشورهای اروپایی هستند و چهار کشور آلمان، فرانسه، انگلیس و ایتالیا عمدهترین سهامداران آن هستند. اتفاقا همین ایتالیا گزینه مناسبی برای جایگزینی آمریکا در ۱+۵ است!
- بانک EIB برای ایجاد اطمینانبخشی به سرمایهگذاران و شرکتهای بینالمللی نسبت به تامین مالی پروژههای عظیم زیرساختی در ایران اقدام کند. علاوهبر این نهادهای توسعهای قاره از قبیل DEG آلمان، IFU دانمارک، CDC انگلیس و... در سرمایهگذاریهای توسعهای در ایران پیشقدم شوند.
۹- قطعا راهحلهای متعددی ازسوی طرفهای خلاق اروپایی و ایرانی میتوان به این فهرست اضافه کرد. به این ترتیب اروپا حسن نیت عملی خود را اثبات خواهد کرد و ایران نیز واقعا به حضور آمریکا در برجام نیازی نخواهد داشت؛ همانطور که تاکنون بینیاز از آن بود. این شرایط یک بازی برد-برد برای اروپاییها خواهد بود و میتواند در برابر اعراب، ایران را به شریک استراتژیک اروپا در منطقه تبدیل کند.
۱۰- بهطور بالقوه، غیبت آمریکا خللی در توافق ایجاد نمیکند و شرایط فعلی با دوران پیش از برجام قابلمقایسه نیست: در آن دوران ایران تحت تحریمهای سازمان ملل قرار داشت و طبیعتا مذاکره بدون آمریکا به سرانجام نمیرسید. ضمن اینکه آمریکا بدعهدی خود را به رخ جهانیان نکشیده بود. اما اکنون ثابت کرد که وقتی به توافق قبلی متعهد نمانده است به هیچ تعهد دیگری نیز متعهد نخواهد ماند.
۱۱- به این ترتیب، ایران بدون اینکه امتیاز جدیدی بدهد، در واقع به رفع باگهای برجام پرداخته است و دشمنان منطقهای ایران نیز باید حسرت تحریمهای دوباره را با خود به گور ببرند.
دنیای اقتصاد