اخبار و مقالات

آگهی‌ها

کالاها

شرکت‌ها

استیک اسید (Acetic Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

دی اتانول آمین (DEA)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

سدیم کربنات (Sodium Carbonate)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

اسید نیتریک (Nitric Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

متانول (Methanol)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

فنول (Phenol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

سدیم تری پلی فسفات (Sodium Tripolyphosphate)

فروشنده: :  شیمی کارون

1   پاکت 25 کیلویی تماس بگیرید   
سفارش خرید

قیر (Bitumen)

فروشنده: :  VECTAL OIL

1   تن تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

فنول (Phenol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

سدیم تری پلی فسفات (Sodium Tripolyphosphate)

فروشنده: :  شیمی کارون

1   پاکت 25 کیلویی تماس بگیرید   
سفارش خرید

جایگاه کلیدواژه بحران نزد آقای سخنگو

جایگاه کلیدواژه بحران نزد آقای سخنگو

آقای نوبخت در واکنش به تحریم مراسم افطاری ریاست‌ محترم جمهور از سوی هنرمندان، این سؤال را مطرح کردند که «به ما بگویند چه کاری را باید انجام می‌دادیم که انجام ندادیم؟ آیا سفره‌های مردم در اردیبهشت‌ماه سال گذشته رنگین‌تر بود و امسال خالی‌تر شده است؟».

از بیانات ایشان می‌توان این‌طور برداشت کرد که آقای نوبخت در ارزیابی شرایط کشور هنوز مشغول محاسبه تفاوت نرخ رشد دستمزد و نرخ تورم اعلامی از سوی مرکز آمار هستند و در پایان این‌طور نتیجه می‌گیرند که امسال نیز سفره مردم چنددرصدی هم رنگین‌تر شده و اصلا این همه اعتراض برای چیست؟ از همین‌جا به‌سادگی می‌توان درک کرد که چرا نه از اعلام نظرات ایشان در قامت سخنگوی دولت و نه از برنامه ششم و نه از برنامه بودجه سال‌های اخیر، انتظارات عمومی برآورده نمی‌شود. درواقع اگر که توافق بین‌اذهانی همه معترضان امروز (اعم از زنان، هنرمندان، دانشجویان، معلمان، کارگران و...)، بحران ناکارآمدی در مدیریت کشور (اعم از همه نهادهای دموکراتیک و غیردموکراتیک حاکمیتی) است، نگاه امثال آقای نوبخت به این بحران چگونه است و آیا اصل وجود این بحران از سوی ایشان تأیید می‌شود؟ با توجه به همین اظهارنظر اخیر آقای سخنگو، می‌توان به طور قطع گفت که خیر. به عبارت بهتر، چون آقای نوبخت درکی از وجود بحران عمیق ناکارآمدی در مدیریت کشور ندارند، این سؤال را از هنرمندان معترض انجام می‌دهند چراکه اگر می‌دانستند که ابعاد بحران کشور بسیار فراتر از مقایسه سفره امسال و سال گذشته مردم است، دیگر این پرسش به این صورت مطرح نمی‌شد.

اما پاسخ سؤال آقای نوبخت: در پاسخ این سؤال که دولت باید چه کاری انجام می‌داد، باید این سؤال را مطرح کرد که وقتی عملکرد دولت در تداوم عدم شفافیت و عدم درمیان‌گذاشتن صریح مشکلات با مردم است، چطور می‌توان از کوتاهی یا عدم کوتاهی دولت اطلاع داشت. حتما آقای سخنگو این طنز رایج در شبکه‌های اجتماعی را شنیده‌‌اند که هر زمان که آقای رئیس‌جمهور یا وزیران ایشان درباره  مسئله‌ای مانند تحریم‌ها، اعلام می‌کنند که مردم نگران نباشند و همه‌چیز تحت کنترل است، مردم باید بیشتر نگران باشند. درواقع وقتی همه تلاش دولت برای فاصله‌گرفتن از ماهیت رخداد انتخاباتی سال‌های 92 و 96 است و حاضر نیست نقش نیروهای اجتماعی حامی خود را در ابتدا به عنوان مخاطب پذیرفته و مسائل کشور را به طور شفاف با آنها در میان بگذارد و بعد، از این نیروی اجتماعی برای گذار از این شرایط سخت استفاده کند، چگونه می‌توان از آنها خواست تا بر عمل متعهدانه دولت شهادت دهند؟

اما باز به همان سؤال محوری آقای نوبخت بازگردیم؛ ساده‌ترین کوتاهی را باید در عملکرد خود آقای سخنگو دنبال کرد. درواقع اگر فرض وجود بحران عمیق در ابعاد مختلف نظیر محیط زیست، آب، نظام بانکی، اشتغال، فقر و... صحت دارد، باید از آقای نوبخت در قامت سخنگوی دولت پرسید که جایگاه این بحران‌ها در نظام اطلاع‌رسانی و بیان دولت با مردم کجاست؟ همچنین ایشان را در قامت رئیس سازمان برنامه و بودجه به همه برنامه‌های بودجه این پنج سال اخیر و برنامه پنج‌ساله ششم توسعه ارجاع داد و این پرسش را مطرح کرد که تعریف بحران‌های کشور و نحوه مواجهه با آنها در کجای این برنامه‌ها قرار دارد؟

اما فقط سخن از هزار کار نکرده دولت نیست و از کارهای ناصواب‌کرده دولت نیز می‌توان مواردی را برشمرد که از قضا درباره حوزه کاری آقای نوبخت نیز مطرح می‌شود. برای مثال، مسئله ارز و تلاشی که با پشتوانه نظری (یا به عبارتی کوته‌نظری) شخص آقای سخنگو، برای روانه‌کردن منابع ارزی کشور به بازار در یک‌ساله اخیر صورت گرفت و منابع ارزی کشور هزاران هزار بار با قیمت ارزان راهی بازار شد تا به ثبات آن بینجامد ولی در اختیار سوداگران بازار قرار گرفت و دسته‌دسته از کشور خارج شد و تب بی‌ثباتی اقتصادی کشور را بالا برد؛ اقدامی که بارها و بارها ازسوی صاحب‌نظران اقتصادی مورد نقد قرار گرفت و گوش شنوایی که برای آن نبود هیچ که آقای سخنگو در اصرار بر این عمل نابخردانه در اواخر آذرماه سال 96، از تکدر خاطر رئیس‌جمهور از وضعیت ارز گفتند و با حسرت از عدم کفاف منابع ارزی برای عرضه بیشتر آن سخن به میان آوردند.

باز باید به سؤال آقای نوبخت بازگشت. دولت چه باید می‌کرده که نکرده است. پاسخ حداقل درباره  شخص ایشان روشن است. عمق بحران، از سفره‌های مردم عبور کرده و سفره‌ای باقی نگذاشته که بشود حساب‌وکتاب آن را پس داد. عمق بحران در میانه زندگی همه ماست و دیر نخواهد بود که درِ اتاق خواب آقای سخنگو را نیز خواهد زد. برای اینکه چه باید کرد، از خودتان شروع کنید آقای نوبخت. شرایط بحران، سخنگوی خود و هوشمندی خود برای برنامه‌ریزی در جهت خروج از بحران را می‌خواهد.

شرق

نظرات (0) کاربر عضو:  کاربر مهمان: 
اولین نظر را شما ارسال کنید.
ارسال نظر
حداقل 3 کاراکتر وارد نمایید.
ایمیل صحیح نیست.
لطفاً پیوند مرتبط را کامل و با http:// وارد کنید
متن نظر خالی است.

wait...