از این رو، متاثر شدن اقتصاد جهان از این جنگ که به این دو اقتصاد محدود نمیشود و تشدید مکرر آن احتمالی جدی است، قطعی است. سوال بزرگ این است که این جنگ ایران را چگونه تحت تاثیر قرار خواهد داد؟ آیا تهران از اختلالات تجارت جهانی ضرر خواهد کرد یا از جدال تجاری میان طرفهای مذاکرات هستهای، نفع خواهد برد؟
تفصیل داستان
دونالد ترامپ از همان آغاز کارزار انتخاباتیاش برای انتخابات ٢٠١٦، کسری تجاری امریکا در روابط با چین را از محورهای سخنرانیاش کرد. پس از انتخاب او به عنوان رییسجمهور بزرگترین اقتصاد جهان، گروه کاری او بررسیهای اولیهای را برای اعمال تعرفههایی بر دستهای از کالاهای چینی آغاز کردند. دیدار روسای جمهور دو کشور در بهار، روزنهای از امید ایجاد کرد اما تاکید ترامپ بر اینکه در مذاکرات تنها «دوستی بدون توافق» شکل گرفت، نشاندهنده چالشهای پیش رو بود.
ترامپ در آوریل ٢٠١٧ به وزارت تجارت امریکا دستور داد که تحقیق کند آیا میزان واردات فولاد از چین، تهدیدکننده امنیت ملی امریکا است یا نه. آگوست همان سال، دستور بزرگتر شدن دایره تحقیقات اعلام و نماینده تجاری ایالات متحده مسوول بررسی «اعمال تجاری ناعادلانه چین» شد. انتقاد شدید وزارت خارجه چین و بعد رسانههای دولتی این کشور از این مواضع نشان داد که این داستان ادامهدار خواهد بود.
ژانویه ٢٠١٨ شاهد نخستین اقدام تجاری جدی امریکا علیه چین بودیم. در این ماه تعرفهای ٣٠ درصدی بر صفحات خورشیدی وارداتی (که مبدا بیشتر آنها چین بود) و مالیاتی ٢٠ درصدی بر ماشینهای لباسشویی بزرگ اعمال شد. همان ماه، پکن هشدار داد که «قاطعانه از منافع مشروعش دفاع» خواهد کرد. با این حال، دولت امریکا همان مسیر را پی گرفت. در مارس ٢٠١٨، ترامپ تعرفهای ٢٥ درصدی بر واردات فولاد و ١٠ درصدی بر آلومینیوم را اعلام کرد. کانادا و مکزیک از این تعرفهها مستثنی شده بودند تا چین آنها را «حملهای جدی به نظم تجاری جهانی» بخواند. به این ترتیب، واکنش پکن در اوایل آوریل اعمال ٣ میلیارد دلار تعرفه بر واردات امریکایی بود. این تعرفه شامل ١٥ درصد تعرفه بر میوه، نوشیدنی، آجیل و لولههای فولادی بود. همچنین ٢٥ درصد تعرفه بر اقلامی از قبیل گوشت خوک و آلومینیوم بازیافتی اعلام شد. پکن پس از اعمال این تعرفهها گفت امیدوار است امریکا با حذف تعرفههایش، شرایط را دوباره عادی کند.
خبری از عادیسازی نبود. همان آوریل ٢٠١٨، امریکا با اعمال تعرفه بر ١٣٠٠ کالای چینی، سرخط نخست رسانهها شد. این تعرفهها که کالاهایی مانند محصولات هوافضایی و پزشکی را شامل میشد، ارزشی برابر ٥٠ میلیارد دلار داشت. این حرکت باعث شد رسانهها، کارشناسان و حتی مقامهایی از دولت امریکا نسبت به عواقب شکلگیری یک جنگ تجاری بر مصرفکنندگان و رشد اقتصادی امریکا هشدار دهند. باز هم در آوریل، چین با اعمال تعرفههایی به ارزش ٥٠ میلیارد دلار تلافی کرد. بر اساس اعلام پکن بنا بود تعرفههای ٢٥ درصدی بر کالاهایی از جمله سویا، مواد شیمیایی، محصولات هواپیمایی و خودرویی اعمال شود. چین که زمان اعمال این تعرفهها را اعلام نکرده بود، گفت که از این «زمان» برای مذاکره بهره خواهد برد. واکنش ترامپ اعلام بررسی ١٠٠ میلیارد دلار تعرفه بر محصولات چینی بود که پاسخش، اعلام آمادگی پکن برای اقدامات متقابل بود. اقدام بعدی چین اعمال ١٧٩ درصد تعرفه واردات بر نوعی خوراک دام (سورگوم) بود؛کالایی که در سال ٢٠١٧، ٩٦٠ میلیارد دلار از آن به چین آمده بود. پیش از این تعرفه عجیب، امریکا غول فناوری چین، ZTE را به دلیل همکاری با ایران و کره شمالی برای ٧ سال ممنوع المعامله کرده بود.
آرامش و توفان
با بالا گرفتن کار، وزیر خزانهداری امریکا در ٢١ آوریل از ممکن بودن سفر به چین و «خوشبینی محتاطانه» گفت و چین یک روز بعد از زبان وزیر تجارتش چنین اقدامی را ستود. در ماه مه، نخستین دور مذاکرات در پکن برگزار شد که دستاورد خاصی نداشت اما چندی بعد ترامپ توییتی با مضمون تلاش برای ادامه کار ZTE کرد که گرچه در امریکا بهشدت مورد انتقاد قرار گرفت اما در چین با استقبال مواجه شد. ١٧ مه، سیانان از مقامهای امریکایی نقل کرد که چین وعده خرید ٢٠٠ میلیارد دلاری از امریکا را برای متعادل کردن تجارت دو کشور داده است. چین این ادعا را رد کرد ولی گفت که تعرفه بالای سورگوم را حذف خواهد کرد. ٤ روز بعد، منوچین، وزیر خزانهداری ایالات متحده گفت که دو کشور توافق کردهاند تا مشخص شدن چارچوب مذاکرات، تعرفه جدیدی بر محصولات یکدیگر اعمال نکنند.
در پی این توافق چین گفت که از ابتدای جولای، از ٢٥ تا ١٥ درصد از تعرفههای خودروهای مسافری خواهد کاست. با وجود این، پاسخ ترامپ همه را شگفت زده کرد. رییسجمهور جنجالی امریکا که بارها با تصمیمات خود بسیاری را متعجب کرده بود، ٢٩ مه بیانیه کاخ سفید را منتشر کرد که میگفت امریکا همچنان به دنبال اعمال تعرفههای ٢٥ درصدی به ارزش ٥٠ میلیارد دلار است. واکنش چین اعلام نهراسیدن از جنگ بود.
در مذاکرات ماه ژوئن، چین پذیرفت خرید خود در سال ٢٠١٨ را به ٢٥ میلیارد دلار برساند و چندی بعد امریکا گفت ZTE به شرط پرداخت جریمه بخشیده خواهد شد. با این حال، ترامپ باز هم همه را شگفتزده کرد. ٦ جولای (١٥ تیر ١٣٩٧ خورشیدی) امریکا ٣٤ میلیارد دلار تعرفه بر قطعات کشاورزی و هواپیمایی چین را معرفی کرد و گفت که ممکن است ١٦ میلیارد دلار تعرفه دیگر نیز به این مبلغ اضافه شود. این روند، جدیترین نشانه آغاز رسمی جنگ بود.
وقتی چین در پاسخ به اقدام امریکا، ٣٤ میلیارد دلار تعرفه بر ٥٤٥ محصول امریکایی را اعلام کرد، مشخص بود که امریکای ترامپ همان مسیر را ادامه خواهد داد. حالا دیگر جنگ رسمی شده بود. ١١ جولای (چهارشنبه هفته گذشته) امریکا با اعلام تعرفههایی ٢٠٠ میلیارد دلاری از ماه سپتامبر، جنگ را تشدید کرد. ترامپ همچنین گفت که اگر چین اقدام متقابلی انجام دهد، تعرفههای بیشتری مصوب خواهد شد.
نگرانی جهان
هنوز بحرانی در کار نیست، اما ادامه تعرفه بستنهای متقابل بزرگترین اقتصادهای جهان میتواند همه را تحت تاثیر قرار دهد به ویژه از آن رو که امریکا با متحدان اروپایی و غیراروپایی خود نیز سر جنگ دارد. نخستین دردها را خود دو طرف اصلی ماجرا حس خواهند کرد. تعرفههای متقابل میتواند هزینه مصرفکننده در دو کشور را بالا ببرد که گرچه بحران ایجاد نخواهد کرد میتواند شاخصهای اعتماد بازارها را دستخوش تغییر کند. در چنین شرایطی، ریسک بالا خواهد رفت و احتمال کاهش رشد اقتصادی و حتی بازگشت به رکود وجود دارد.
با توجه به اندازه اقتصادهای ایالات متحده و چین، حتی چند دهم درصد کاهش رشد اقتصادی این دو غول میتواند علاوه بر این دو، بسیاری از کشورهای شریک آنها را هم متاثر کند. «آکسفورد اکونومیکس»، یک شرکت مشاوره اقتصاد، میگوید حتی در صورت اتمام جنگ تعرفهها همین حالا، رشد اقتصادی سال بعد این دو کشور در سال آینده، ١ تا ٢ صدم درصد کاهش خواهد یافت. این ارقام ممکن است ناچیز به نظر برسند اما با توجه به ١٩,٤ و ١٢ تریلیون دلاری بودن اقتصادهای امریکا و چین در سال ٢٠١٧ میلادی، میتوان اثرات جنگ را پیش بینی کرد.
با این همه، بیشتر از واشنگتن و پکن، دیگران هستند که باید نگران باشند. قدرت اقتصادی و سیاسی امریکا و چین، تحمل چالشها را برای آنها سادهتر میکند، اما تداوم نزاع و اختلال زنجیره منابع میتواند اثری عمیق بر اقتصاد جهان بگذارد. مانوج جوشی، پژوهشگر «بنیاد پژوهشی آبزرور» در دهلی نو، پایتخت هند مینویسد: «بسیاری از محصولاتی که با تعرفههای امریکا روبهرو شدهاند، اجزا یا قطعاتی دارند که در کشورهای ثالث ساخته میشوند و این کشورها به سادگی میتوانند تحت تاثیر دعوای امریکا و چین قرار بگیرند. در واقع، با توجه به شکل زنجیره عرضه، حتی مصرفکنندگان امریکایی هم ممکن است مجبور به پرداخت قیمتهای بالاتری شوند. اگر جنگ فعلی، تبدیل به جنگی تمام عیار شود، ممکن است کل تجارت جهانی فرو بپاشد و اقتصاد جهان به سوی رکود دوباره حرکت کند.»
از آنجا که ترامپ اروپا، کانادا و چین را هم درگیر تعرفههای فولاد و آلومینیوم کرده و اعمال تعرفه بر واردات خودرو و قطعات آن را هم در دست بررسی دارد، باید سناریوهای سختتری را هم در نظر گرفت. «بانک انگلستان»، بانک مرکزی بریتانیا، بر اساس شبیهسازیهای خود اعلام کرده که در صورت وخامت کامل جنگ تجاری جهانی، اقتصاد جهان ظرف ٣ سال تا ٢,٥ درصد منقبض خواهد شد. این بانک حتی امریکا را بزرگترین بازنده اعلام کرده چراکه ممکن است شاهد کوچک شدن ٥ درصدی اقتصاد خود باشد. بیراه نیست که دیوید دالر، در وبسایت «اندیشکده بروکینگز» نوشته است: «تعجب نکنید اگر در سال ٢٠١٩، ایالات متحده همان پیشنهادی را قبول کند که تمام مدت روی میز بوده و بعد دستی به سر و روی آن بکشد و اعلام پیروزی کند.»
دغدغههای ایران
توافق نهاییای که امریکا را راضی کند، تنها در صورتی ممکن میشود که چین مشکل نقض مالکیت معنوی را رفع کند و از آنجا که چین در این مورد موضع سختی نشان داده، باید برای رسیدن موجهای بعدی جنگ آماده بود. ایران به چند طریق میتواند تحت تاثیر جنگ تجاری قرار بگیرد. نخست کاهش رشد چین است که میتواند تجارت این کشور با ایران را در حوزههای مختلف دچار گرفتاری کند. علاوه بر این، اگر تجارت یا رشد اقتصاد جهان نیز تحت تاثیر قرار بگیرد، ایران بینصیب نخواهد ماند. از سوی دیگر، همزمان شدن اثرگذاری تحریمها با اختلالات تجاری میتواند تهران را نگران کند. البته شکاف ایجاد شده میان امریکا و شرکای تجاریاش میتواند به نفع ایران نیز تمام شود چراکه شکاف سیاسی در مورد «برنامه جامع اقدام مشترک» را تشدید کرده و احتمال امتیازگیری ایران را بیشتر میکند.
اگر چین با موانع اقتصادی روبهرو شود، خرید نفت آن کاهش خواهد یافت و علاوه بر این، احتمالا ناچار به تمکین از تحریمهای امریکا علیه ایران خواهد شد. به جز چین که تجارتی حدودا ٢٤ میلیارد دلاری (٢٠١٧) با ایران دارد، اروپا، هند، کره جنوبی، ژاپن و... نیز ممکن است همزمان درگیر عواقب جنگ تجاری و تحریمها شوند. همین حالا هم ایران طعم تلخ جنگ را حس کرده است. سقوط یک میلیارد دلاری بورس تهران در روز چهارشنبه، هشداری مهم برای سیاستگذاران بود تا برای کاهش اثرات جنگ تجاری و تحریم، تلاش کنند.
نشانه اهمیت این هشدار، بازار چهارشنبه بورس بود. از آنجا که جنگ تجاری جهانی میتواند باعث کاهش قابل توجه ارزش محصولات معدنی و فلزی شود، چهارشنبه ارزش سهام شرکتهای گروه معادن و فلزات بورس تهران سقوط کرد. شرکت ملی صنایع مس، فولاد خوزستان، فولاد مبارکه، گلگهر و چادرملو... از بازندگان بزرگ رسمی شدن جنگ واشنگتن و پکن بودهاند. سقوط ١٠٠٠ واحدی شاخص و از دست رفتن ٨٨٠٠ میلیارد تومان سهم نشان میدهد که ممکن است پیامدهای بدتری در انتظار ما باشد. گرچه بورس ایران کمتر از بورسهای دیگر به شاخصهای جهانی تنیده، اما یکپارچگی تقریبی بازارهای کالاهای اساسی، شاخصهای ایرانی را نیز بهشدت متاثر میکند. وقتی بورسهای امریکا، اروپا و آسیا همگی مقابل جنگ تجاری ضعف و نگرانی نشان دادهاند، قابل پیش بینی نبودن روند قیمتها سادهترین سناریوی ممکن است. چین که بزرگترین مصرفکننده مواد اساسی و معدنی در جهان است هم مستقیم و هم غیرمستقیم _ با متاثر کردن اقتصاد جهان- ایران را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
ایران به امریکا هشدار داده که تحریمهای جدید درست در زمانی که این کشور وارد جنگ تجاری با شرکایش شده، اقتصاد خود امریکا را درگیر خواهد کرد، اما با مشاهده سیاستگذاریهای دولت ترامپ، کوتاه آمدن او دور از ذهن مینماید. کاهش خرید نفت خام از امریکا از سوی چین در نتیجه جنگ تجاری میتواند به افزایش خرید نفت از ایران بینجامد، اما اولا چین ممکن است به دلیل کاهش رشد سرمایهگذاری با کاهش فعالیتهای اقتصادی روبهرو شود و دوما چنانکه اشاره شد پکن یا هر شریک دیگری ممکن است بر اثر تحریمها، رو به مشتریهای نفتی دیگر بیاورد.
اعتماد