بر اساس گزارش اداره آمار شرکت بورس در مجامع شرکت بورسی در سال ۹۱ ، 128 هزار و 111 میلیارد ریال سود نقدی میان سهامداران منتشر شد.حال باتوجه به تاکید مقام معظم رهبری بر کاهش نقدینگی سرگردان، آیا سودهای تقسیمی شرکتها در فصل مجامع باعث افزایش نقدینگی میشود؟
به گزارش ارانیکو به نقل از شاتا در همین زمینه محمد کفاشپنجهشاهی کارشناس ارشد بازار سرمایه با بیان اینکه هر چقدر سود نقدی تقسیمی در شرکتهای بورسی زیاد باشد تاثیری بر افزایش نقدینگی سرگردان در جامعه ندارد گفت: اگر دید سهامداران به سرمایهگذاری بلندمدت باشد هرچقدر هم میزان سود تقسیمی زیاد باشد باز هم سود حاصل را وارد چرخه خرید فروش سهام در بورس خواهند کرد.
مدیر عامل شرکت کارگذاری بانک مسکن افزود: ازطرف دیگر بیشتر این سودهای تقسیمی به سهامداران حقوقی میرسد که خود شرکتی هستند در بازار سرمایه و درنهایت صرف افزایش سرمایههای شرکتهای بورسی میشود.
به گفته وی اگر سود تقسیمی از بازار سرمایه خارج شود و تبدیل به نقدینگی سرگردان شود قابل مقایسه با حجم بسیار زیادی که ازطریق اوراق مشارکت وارد جامعه میشود، نیست.
کفاش تصریح کرد: سود تقسیمی هر شرکت و صنعت بستگی به شرایط متعددی دارد و از این رو نمیتوان برای همه شرکتها یک سیاست خاص صادر کرد.
وی گفت: نخستین عاملی که میتواند بر سود نقدی شرکتها تاثیر میگذارد شرایطی اقتصادی حاکم به کشور است. به هرحال افراد به دنبال محلی برای سرمایهگذاری هستند که بتواند سود نصیب آنها کند. از همین رو باید سوددهی شرکتها باید منطبق با وضع اقتصاد باشد بهنحوی که بازدهیها بتواند قابل قیاس با تورم در جامعه باشد.
مدیرعامل شرکتکارگزاری بانک مسکن افزود: عامل دیگر این است که شرکت در چه مرحلهای از رشد قرار دارد. اگر شرکتی در دوران رشد باشد و در حال اجرای طرحهای توسعهای است نیاز به حفظ نقدینگی دارد باید سود کمتری تقسیم کند. اما شرکتی که مرحله رشد را طی کرده و به مرحله بازدهی رسیده نیازی به افزایش سرمایه ازطریق سود انباشته ندارد.
برخی شرکتها مجبورند هستند سود زیادی تقسیم کنند
وی به عامل سوم اشاره کرد و گفت: ازطرف دیگر نظریهای در علم مدیریتی وجود دارد که وجود نقدینگی زیاد دراختیار مدیران شرکت باعث کاهش بازدهی آن شرکت میشود. از همین رو سهامداران ترجیح میدهند که سود نقدی بیشتری را دریافت کنند تا مدیران شرکت متعهد به پوشش سودهای درخواستی باشند. البته این امر باعث میشود که اختلاف نظر در شرکتها ایجاد شود به نحوی که مدیران شرکت خواستار عدم خروج نقدینگی از شرکتها هستند اما سهامداران تمایل به تقسیم بیشتر سود نقدی هستند تا به این ترتیب مدیران به دنبال بالا بردن بازدهی شرکت باشند.
کفاش عامل تاثیر گذار بعدی بر میزان سود تقسیمی را تامین مالی از طرق ارزانتر دانست و تصریح کرد: برخی از شرکتها میتوانند تامین مالی ارزانتری نسبت به افزایش سرمایه از محل سودهای انباشته داشته باشند. برای مثال درحالیکه به سهامداران بازدهی ۲۰ درصدی پرداخت میکنند، میتوانند تسهیلاتی با نرخ ۱۵ درصدی دریافت کنند و به این ترتیب سود مدنظر سهامدار را تقسیم کرده و ازطرف دیگر نقدینگی مورد نظر با هزینهای کمتر تامین میکنند.
وی تاکید کرد: ازسوی دیگر شرکتهایی که زیرمجموعه هلدینگها هستند باید منافع کل گروه را درنظر بگیرند برای مثال ممکن است تقسیم سود زیاد به نفع شرکتی نباشد اما از آنجاکه منفعت کل گروه درمیان است، مجبور هستند سود زیادی میان سهامداران تقسیم کنند.