سلسله چالشها و مشکلات ناشی از کمبود آب و استفاده نادرست از منابع آب در ایران، باعث خشکسالیهای مکرر و پایینرفتن سطح آبهای زیرزمینی شده است. پیش از قطعیهای گسترده آب و برق، خشکشدن دریاچهها، رودخانهها، تالابها و کاهش سطح آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین، پایینآمدن کیفیت آب، فرسایش خاک، توفانهای گردوغبار و... از نشانههای بحران آب در ایران بودند. بسیاری از کارشناسان «نبود مدیریت صحیح منابع آبی» و «بیتوجهی به نشانههای گفتهشده» را از دلایل گسترش و افزایش این بحران میدانستند.
آمارهای تکاندهنده و نمونههای استاندارد جهانی: یکی از مسائلی که به بازنگری اساسی و جدی نیاز دارد، میزان «مصرف بخش کشاورزی» در کشورمان است. طبق آمار وزارت نیرو، حدود 92 درصد و طبق آمار مجلس شورای اسلامی، بیش از 80 درصد از آب شیرین کشورمان در بخش کشاورزی مصرف میشود. آمار خود وزارت کشاورزی اما عددی بین 60 تا 70 درصد را بهعنوان آب مصرفی در این بخش عنوان میکند. حتی با درنظرگرفتن آمار خود این وزارتخانه، اعداد مصرفی در این بخش آنقدر شوکهکننده بودند که تصمیم گرفتیم برای مقایسه، آمار آب مصرفی کشاورزی در آمریکا -یکی از بزرگترین مراکز کشاورزی دنیا– را بررسی کنیم. بر این اساس، تنها 37 درصد آبهای شیرین در آمریکا صرف کشاورزی میشود، 41 درصد سهم ترموالکتریک یا نیروگاههای حرارتی در این کشور شده، 13 درصد سهم آب آشامیدنی است، پنج درصد سهم صنایع و چهار درصد نیز سهم سایر مصارف است (www.ucsusa.org).
به عبارتی، در این کشور و بیشتر کشورهای صنعتی که اتفاقا بحرانهای آب را نیز پشت سر گذاشتهاند، مسئله «تأمین انرژی»، بسیار حیاتیتر از «کشاورزی» قلمداد میشود و هر دو این موارد -از نظر اهمیت- وضعیت خوبی دارند. نگاهی به وضعیت کشاورزی در کشورمان در مقایسه با آنچه در کشورهای پیشرفته رخ میدهد، پاسخ روشنی به این امر قلمداد میشود. کشاورزی مکانیزه و علمی یا آبیاری قطرهای، همراه با کاشت محصولات «کمآببر» میتواند راه نجات کشورمان از میزان حیرتانگیز مصرف آب کشاورزی باشد.
ایران؛ رتبه سوم و چهارم در تولید خیار و هندوانه: ایران رتبه نخست تولید میوه در خاورمیانه و شمال آفریقا را دارد. بین کشورهایی که عمدتا خشک محسوب میشوند، کشور ما بیشترین تولید میوه را دارد. در بین میوههای تولیدی در کشورمان، نام میوههای آببری مانند «خیار و هندوانه» نیز دیده میشود و عجیبتر اینکه ایران رتبه سوم «تولید خیار» در سطح جهان را دارد. همچنین، بیش از صد هزار هکتار از زمینهای زراعی کشورمان به کشت هندوانه اختصاص یافته و ایران با سالانه دومیلیونو 300 هزار تُن هندوانه، «رتبه چهارم تولید این محصول در جهان» را در اختیار دارد. تولید یک کیلوگرم خیار 200 لیتر، یک کیلوگرم هندوانه 500 لیتر، یک کیلوگرم گندم هزارو 300 لیتر و یک کیلوگرم برنج چهار هزار لیتر آب نیاز دارد. این آمار خود گویای این واقعیت است که در کشور ما هنوز درک درستی از خشکسالی و میزان مصرف آب در کشاورزی وجود ندارد.
بهرهوری آب در ایران؛ رتبه 102 از 123 کشور: ایران با داشتن «رتبه پنجم تنوع اقلیمی» در سطح جهان، تواناییهای گستردهای برای کشاورزی دارد؛ اما این امر باید با توجه به آب مورد نیاز محصول و سازگار با محیط زیست هر منطقه تحقق یابد. بر اساس آمار مرکز پژوهشهای مجلس، در ایران سالانه 400 میلیارد مترمکعب بارش اتفاق میافتد که 270 میلیارد مترمکعب «دچار تبخیر» میشود و 130 میلیارد مترمکعب به آبهای سطحی میپیوندند. در سال 1380، سهم آب شرب برای هر ایرانی هزارو 800 مترمکعب تخمین زده شده بود که پیشبینی میشود این عدد در سال 1400 با جمعیت صدمیلیوننفری، به هزارو 300 مترمکعب در سال کاهش یابد و در سال 1410 به زیر هزار مترمکعب در سال برسد. با این روند، آب شرب در دسترس برای مصرف عمومی بسیار کم خواهد شد. از طرف دیگر، در کشورهایی که در زمینه کشاورزی اصولیتر کار میکنند، کارایی آب بالای سه کیلوگرم بر مترمکعب است؛ یعنی هر کیلوگرم آب، سه کیلوگرم محصول کشاورزی تولید میکند؛ درحالیکه متأسفانه این عدد در کشور ما کمتر از یک کیلوگرم است؛ یعنی راندمان تولید محصول کشاورزی از آب حدود 3/1 در مقایسه با کشورهای پیشرفته به شمار میآید. بر این اساس، ایران رتبه 102 را بین 123 کشور در زمینه «بهرهوری از آب» کسب کرده است. در سالهای گذشته، حدود 10 درصد کاهش بارش و افزایش یکدرجهای میانگین حرارت هوا نیز مزید بر علت شده و بیشتر از گذشته باعث تغییرات اقلیمی در کشورمان شده و خواهد شد.
یک نمونه از حل بحران آب در منطقه: برای پیداکردن راهحل و مقایسه وضعیت کشاورزی در کشورمان با کشورهای خشک، بد نیست نگاهی به «سلمانیه» سوریه در منطقه خودمان بیندازیم. در این منطقه نیز الگوی نامنظم بارش و پایینآمدن سطح آبهای زیرزمینی، سبب شد مشکلات بسیاری برای کشاورزی -که تا آن زمان دیم بود-پدید آید. افزون برآن، پمپاژهای بیرویه آب باعث بهوجودآمدن مشکلات دائمی در بخش آب شرب شد.
زمینهای قابل کشت از 40 هزار هکتار در سال 1960 به 9 هزار هکتار در سال 2007 رسید و در تحقیق انجامشده در سال 2003، از حدود پنج هزار حلقه چاه آب -که در این منطقه حفر شده بود- حدود سههزارو 500 حلقه خشک شده بودند. برای رسیدگی به این مسائل برنامههای سازمان توسعه روستایی در این منطقه شروع شد که «مدیریتهای محلی و خود کشاورزان» برای بهبود مدیریت منابع آب و توسعه روشهای کشاورزی برای تولید محصول باکیفیت، از آن حمایت کردند. فعالیتهای این عده در راستای ایجاد «سیستم آبیاری قطرهای» و ترکیب آن با آبیاری از طریق باران برای محصولاتی بود که آب بیشتری نیاز داشتند. در سایر مناطق «محصولات کمآببر» کشت و تولید محصولات آببر، بهکلی ممنوع شد.در واقع برای پرکردن شکاف بین مراکز تحقیقاتی ملی و کشاورزان کوچک، انواع جو- که در برابر خشکسالی بسیار مقاومند- کاشت شد و در ادامه، بهینهترین تکنیکهای برداشت و مصرف آب در هر منطقه بهویژه از سوی تحقیقات این سازمان مشخص و به همه کشاورزان ابلاغ شد.
۴ پرسش کلیدی محققان کشاورزی: «چه، چقدر، کجا، تاکی؟»: در مناطق زیادی از قارههای آسیا و آفریقا مشکلات مشابه به وجود آمدهاند که اطلاعرسانی و آگاهسازی برای مردم در بسیاری از موارد راهحلی کاربردی بوده و کمک شایان توجهی به حل سریعتر مشکلات کرده است. (www.akdn.org)
در کشور خودمان نیز در سالهای اخیر تلاشهای پراکندهای برای کاهش میزان مصرف آب در بخشهای کشاورزی شده است. مثلا در مناطقی مانند کهرم، زرن، قهاوند و... پس از کاهش آبهای زیرزمینی- که بعضا به حدود یک متر در سال نیز میرسید- کاشت محصولات آببر ممنوع و تلاش شد با اصلاح الگوی کشت، استفاده از روشهای نوین آبیاری و جلوگیری از اضافهبرداشت چاههای مجاز و مسدودکردن چاههای غیرمجاز، مصرف آب در این مناطق مدیریت شود.الگوی کشت در هر منطقه عبارت است از تعیین یک نظام کشاورزی با مزیت اقتصادی پایدار مبتنی بر سیاستهای کلان کشور، دانش بومی کشاورزان و بهرهگیری بهینه از پتانسیلهای منطقهای با رعایت اصول اکوفیزیولوژیک تولید محصولات کشاورزی در راستای حفظ محیط زیست. قطعا این الگو با پاسخ صحیح به پرسشهایی مانند، «چه تولید کنیم؟»، «چقدر تولید کنیم؟»، «کجا و تا کی تولید کنیم؟» پیدا میشود. اینکه بدانیم در هر منطقه چقدر منابع و پتانسیل داریم و از همه مهمتر، چقدر به آن محصول نیاز داریم و تولید آن چه مزایا و چه عواقبی دارد؟در کشور خودمان در شهرستان رزن که پیشتر، از آن نام بردیم، کشت محصول پرآب به سیبزمینی در سال 96 به پنجهزار و 500 هکتار کاهش یافت، در حالی که این عدد در سال 91، 9 هزار هکتار بود. همینطور کشت هندوانه از هزار و 200 هکتار به 600 هکتار رسید و در عوض، کشت محصولات کمآببر، «مثل زعفران و کلزا» افزایش یافت تا جایی که کاشت 580 هکتار کلزا در سال باعث شد این منطقه - واقعشده در 81کیلومتری مرکز استان همدان - رتبه نخست کشت رازیانه را به خود اختصاص دهد.
راهکارهای آزموده و مؤثر؛ لزوم اجرا در کمترین زمان: پس از الگوی صحیح کشت، استفاده صحیح از روشهای نوین آبیاری نیز اهمیت زیادی در کاهش آب مصرفی و افزایش راندمان محصولات کشاورزی دارند. جالب است بدانید هرچند فقط 15 درصد از زمینهای کشاورزی دنیا تحت آبیاری قرار دارند و 85 درصد دیگر به صورت دیم و بدون آبیاری محصول میدهند، اما نیمی از تولیدات کشاورزی و غذای مردم جهان از همان 15 درصد زمینهای تحت آبیاری تأمین میشود که نشاندهنده اهمیت آبیاری و تأثیر این امر در راندمان محصولات کشاورزی است. روشهای مختلفی در آبیاری سطحی وجود دارد مانند استفاده از «لولههای دریچهدار» که تحقیقات در کشورهای مختلف جهان- مانند، چین، مصر، استرالیا و ایران- نشان میدهد 25 تا 28 درصد مصرف آب در این روش، کاهش مییابد و در ازای آن 30 درصد، محصول بیشتری- نسبت به روشهای سنتی- تولید میشود. همینطور «آبیاری تحت فشار» که به دو روش بارانی و موضعی انجام میشود، دیگر روش آبیاری نوین است. «آبیاری موضعی» خود به دو دسته «قطرهای و خطی» تقسیم میشود. در این روش بین 30 تا 50 درصد، صرفهجویی در آب مصرفی برای محصولات مختلف انجام میگیرد که باعث افزایش حداقل 30درصدی برداشت محصولات نیز خواهد شد. روشهای نوین آبیاری بارانی با استفاده ازآبفشانِ غلطان و قرقرهای و آبیاری زیرزمینی نیز دیگر راهکارهای کاهش آب برای تولید محصولات کشاورزی قلمداد میشوند.
نکته آخر؛ میراث ما برای آیندگان؟: در سالهای اخیر برخورد با چاههای غیرمجاز که در مناطق مختلف باعث پایینرفتن سطح آب زیرزمینی شدهاند، نیز از دیگر دغدغههای مسئولان بوده است.
طبق آمار غیررسمی، حدود 300 هزار حلقه چاه غیرمجاز در کشور وجود دارد که در برخی مناطق حدود 60 تا 80 درصد از آبهای زیرزمینی و مورد نیاز بخش کشاورزی و بعضا صنعت، از این طریق تأمین میشود. این آمار نگرانکننده سبب شده احتمال نشست زمین در مناطق مختلف بسیار بالا برود. طبق قانون، اگر دستگاه حفاری، چاه غیرمجاز حفر کند، شش ماه توقیف خواهد شد و برق و سوخت نیز به این چاهها تعلق نخواهد گرفت. اما به نظر میرسد اقدامات قاطعتری برای برخورد با حفرکنندگان و مالکان این چاهها نیاز است زیرا کسانی که اینگونه به منابع ملی حمله میکنند، قطعا به فکر صرفهجویی نیز نخواهند بود و زحمات سایر کشاورزان را نیز زیر سؤال میبرند. با توجه به شرایط حساس کنونی در زمینه بحران آب، اقدامات بالا در برخی مناطق انجام شده و نتایج مثبتی را نیز در پی داشته است. اما برای «حل واقعی بحران کمآبی» و جلوگیری از خشکسالی دائمی در کشورمان و ممانعت از بهوجودآمدن تنش و نزاعهای بیشتر بر سر آب -که در ماههای اخیر در استانهایی مانند اصفهان شاهد آن بودیم- به تلاش همهجانبه، جایگزینی ضربتی الگوهای کشت و وضع قوانین جدی و سختگیرانه در بخش کشاورزی نیازمندیم تا مردم سرافراز کشورمان بهسلامت از بحران پیشآمده عبور کنند و «میراث ما» برای آیندگان «بیآبی و خشکسالی هولناک و فاجعهبار» در اثر سوءمصرف و مدیریتهای غلط، نباشد.
شرق