مفهوم ساده تجارت الکترونیک همان تجارت بدون کاغذ است. طبیعتا در حال حاضر بخشی از تجارت ایران بدون کاغذ انجام میشود. البته این موضوع به این معنا نیست که تمام فرآیندهای تجاری بدون کاغذ صورت میگیرد.
بلکه امروز بخشی از اسناد کالاهایی که با کشتی حمل میشوند، بین سازمان بنادر، گمرک ایران، بانک مرکزی و برخی از سازمانهای دیگر به شکل الکترونیکی مبادله میشوند. اما اینکه بگوییم به طور کامل فرایندها به صورت الکترونیکی صورت میگیرد، درست نیست. روند و جهتگیری دستگاههای دستاندرکار امر تجارت به این سمت است که مبنا را بر تجارت الکترونیکی قرار دادهاند. اما طبیعتا راه طولانی در پیش داریم تا کل فرایندهای تجاری کشور به شکل الکترونیکی انجام شود. حال اینکه برای دور زدن تحریمها چه باید کرد تا نیازی به دلار در مبادلات تجاری نداشته باشیم، باید بگویم در این مورد چند نکته وجود دارد. اولا نباید در یک رسانه مکتوب راههای دور زدن تحریمها اعلام شود، چون طبیعتا تحریمکنندگان نباید بدانند که ایران چه راهی را برای نقل و انتقال پول و کالا انتخاب میکند. اما در این زمینه اگر ما بتوانیم با کشورهای همجوار تجارت داشته باشیم و نوع تجارتمان هم با پول ملی دو کشور باشد یا به شکل تهاتری صورت بگیرد، اینها راههای گسترش تجارت بدون نیاز به دلار است. در این رابطه یک مثال ساده ذکر میکنم. وقتی ما به ترکیه گاز صادر میکنیم، یا به ارمنستان برق صادر میکنیم، هیچ ضرورتی وجود ندارد که وجه دریافتی را به دلار بگیریم. یا اگر اروپاییها از ما نفت خریدند، ضرورتی ندارد که دلار بگیریم، بلکه اگر نوع معامله ما بر مبنای یورو باشد، ما به ازای یورو کالایمان را تامین کنیم، اینها کوتاهترین و شفافترین راه کم اثر کردن تحریمهای ظالمانه آمریکاست. بالاخره در دنیا کشورهای فراوانی وجود دارند که ایالات متحده ظلمهای مشابهی در حق آنها روا داشته است. در واقع ایران تنها مساله آمریکا نیست و این کشور با تعداد زیادی از کشورهای دنیا دچار چالش است. طبیعتا همه این کشورها برای رفع مشکلشان دنبال راهکاری هستند. از جمله راهکارهایی که میتواند برای کشورها برد-برد تمام شود، این است که کشورهای مختلف با یکدیگر با پول ملیشان یا با کالا به تهاتر یا معامله بپردازند. اینها راهکارهای کوتاهمدتی است که میتواند برای کم اثر کردن تحریمهای آمریکا به کار برده شود. امروز حجم تجارتی که چین با آمریکا دارد، حدود 500 میلیارد دلار است، اگر آمریکاییها جنگ آلومینیوم و فولاد را علیه چینیها به راه نمیانداختند، عقل اقتصادی حکم میکرد که چین برای حفظ منافع خودش تحریمهای آمریکا را بپذیرد. اما وقتی خود آمریکاییها با ابزار تعرفه چین را تنبیه میکند، طبیعی است که چین انعطاف بیشتری برای نپذیرفتن تحریمهای آمریکا علیه ایران داشته باشد. یا مثلا اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه استدلالش این است که گاز کشورش را از ایران میخرد و هیچ راه دیگری برای تامین گاز ندارد. بنابراین تمام کشورها براساس منافعشان تصمیم میگیرند و این یک اصل است. اما تاکید میکنم نکته کلیدی این است که آمریکا این تحریمها را تنها علیه ایران اعمال نکرده است. در نتیجه به نظر میرسد اگر کشورها بخواهند از استراتژی آمریکا علیه ایران پیروی کنند، در نهایت منافع خودشان متضرر میشود.
آرمان