این روزها که نگرانیهایی از بابت تامین کالاهای اساسی بین مردم ایجاد شده است، مسئولان راهکارهای مختلفی ارائه میکنند که سمت و سوی بازگشت به سیاستهای دهه 60 را دارد.
راهکارهایی چون توزیع کوپن الکترونیکی، توزیع کارت نقدی، احیای ستاد بن، ارائه بستههای حمایتی و معیشتی و.... البته برخی از کارشناسان نیز نسبت به خطرات کوپنی شدن کالاهای اساسی هشدارهایی دادهاند. امروز ما با کاهش شدید قدرت خرید مردم مواجه شدهایم و دراین موضوع تردیدی وجود ندارد و به نظر من، بهترین راهکار حمایتی ارائه سبد کالا به کارگران است. اخیرا از قول یک عضو شورای عالی کار در یکی از سایتهای خبری خواندم که قدرت خرید کارگران طی شش ماه نصف شده است. متاسفانه خانوار کارگری ما به شدت تحت فشارهای مختلف اقتصادی قرار دارند و همین موضوع سبب کاهش قابلتوجه قدرت خرید آنها شده است. کارگران نیمی از جمعیت کشور ما را تشکیل میدهند و به همین دلیل توجه به تامین نیازهای مختلف آنها مسئولیت خطیری است که دولتها باید آن را به نحو احسن انجام دهند. امروز تنها بحث تامین هزینههای خوراک، پوشاک یا مسکن کارگران مطرح نیست، بلکه مسائل رفاهی نیز به دغدغه بزرگی تبدیل شده است و در این زمینه افزون بر شورای عالی کار، دولت نیز باید تدابیر ویژهای بیاندیشد. همانطور که اشاره کردم به نظر من ارائه سبد کالایی میتواند کمک بزرگی به افزایش قدرت خرید کارگران کند. در واقع یکی از ابزارهای حمایتی که از سوی دولت باید به کار گرفته شود، ارائه سبد کالایی در حدود هشت تا 10 بار بین کارگران تا پایان سال است. من شنیدهام که قرار است دولت در دو برنامه به تامین کالاهای اساسی مردم اقدام کند. برنامه اول تامین کالاهای اساسی است که آن هم در قالب کوپن الکترونیک ارائه میشود و البته جزئیات آن هنوز مشخص نیست. برنامه دوم هم حمایت اجتماعی از پنج دهک اول است، اما چون جزئیات این برنامهها مشخص نیست نمیتوان پیشبینی و قضاوت درستی از نتایج آنها داشت. حمایت دولت از معیشت کارگران امر بسیار مهم و ضروری است که دولت باید به سرعت در این رابطه تصمیمگیری کند وگرنه آسیبهای اجتماعی بسیاری در انتظار خانوار کارگری ما خواهد بود. سال گذشته پیشبینیهایی مبنی بر ایجاد تغییراتی در روند وضعیت اقتصادی صورت گرفت، اما به دلیل اتفاقاتی همچون التهابات ارزی بسیاری از این پیشبینیها درست از آب درنیامد. از طرف دیگر ما امروز با بحث تحریمهای اقتصادی از سوی دولت آمریکا مواجه هستیم که این موضوع مزید بر علت شده تا تصمیم درستی درمورد حمایت از کارگران اتخاذ نشود. بحرانهایی که اقتصاد ما با آن مواجه شده است نه تنها کارگران ما را با مشکلات عدیدهای روبهرو کرده بلکه کارفرمایان ما را نیز دچار گرفتارهایی کرده است که همین موضوع سبب تعطیلی یا ورشکستگی واحدهای تولیدی و در نتیجه تعدیل نیروی کار شده و شاید در این برهه حساس ایفای وظیفه حاکیتی دولت در راستای حمایت از معیشت کارگران براساس آنچه در قانون اساسی آمده است، تنها راهکار حمایتی برای خروج از این بنبست باشد.
آرمان