استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه تهران گفت: سودجویان هر بار در خصوص یک کالایی در بازار بهمریختگی و التهاب ایجاد میکنند، چند سال قبل سراغ مسکن رفته بودند، امروز هم سراغ ارز رفتهاند.
ابراهیم رزاقی در خصوص دلایل التهابات بازار ارز و اینکه چه بخشی از این مشکلات به سوء مدیریت بانک مرکزی به عنوان مدیر نظام ارزی و چه مقدار به مشکلات خارجی بر میگردد گفت: شرایط کشور به گونهای است که از لحاظ ساختاری همواره بیثباتی ارزی را امکانپذیر میکند البته این بیثباتی در مورد کالاهای دیگر مانند طلا و مسکن نیز کاملا مشهود است.
حاکمیت سرمایهداری نو لیبرالی بر اقتصاد ایران
وی افزود: بعد از جنگ، سرمایهداری نولیبرالی در ایران آغاز شد و نوع آمریکایی آن در ایران شکل گرفت در این نوع از سرمایهداری دولت دخالتی نمیکند زیرا لیبرالیسمی است و باید بخش خصوصی را آزاد گذاشت و در صورتیکه بیثباتی بوجود آمد دولت با افزایش عرضه و کنترل تقاضا آن عامل را مهار کند.
این استاد اقتصاد بیان داشت: شرایط ارزی کشور نیز به این صورت است که هر زمان تقاضا افزایش یابد در نتیجه قیمت بالا میرود و با افزایش قیمت در نتیجه دولت میزان عرضه را افزایش میدهد و عرضه و تقاضا را کنترل میکند تا ثبات قیمت ایجاد کند اما ممکن است بعد از مدتی مجدد چنین وضعیتی تکرار شود، بنابراین دوباره دولت وارد عمل میشود و کنترل بازار را برای تثبیت قیمت ارز بر عهده میگیرد.
این کارشناس اقتصادی در ادامه افزود: بهمریختگی بازار ارز موضوع جدیدی نیست، در چند ماه اخیر بار دوم است که این التهابات در بازار ارز پدید آمده است. طبق اعلام بانک مرکزی 45 میلیارد دلار برای رفع التهابات دور اول بازار ارز هزینه و اعلام شده 25 میلیارد دلار هم برای رفع التهابات دور دوم بازار ارز لازم است.
رزاقی گفت: گرانی ارز دلایل مختلفی دارد از جمله کاهش تولیدات محصولات کشاورزی، کاهش درآمدهای حاصل از فروش نفت و کاهش عرضه ارز توسط دولت و البته در مواقعی گرانی ارز بصورت تصنعی ایجاد میشود به این ترتیب که افرادی سودجو به محض کم شدن کالایی در بازار بر روی آن کالا سرمایهگذاری میکنند مثل گوشت، تخممرغ، شیر، علوفه دام، ارز، سکه و ....
این کارشناس اقتصادی بیان داشت: هم اکنون در حدود 380 هزار میلیارد تومان نقدینگی در کشور موجود است و افراد سودجو با نقدینگی که در اختیار دارند با تشکیلات و سازماندهی شده وارد بازار میشوند و این افراد احتمالا بین دستگاهها برای اینکه بتوانند به کارشان وجاهت قانونی بدهند دارای افرادی هستند و از سیاستهای موجود نولیبرالی کاملا با خبرند و امکانات دولتی را به خوبی میشناسند.
سوداگران و سفتهبازان این بار برای کسب سود به سراغ ارز رفتهاند
رزاقی بیان داشت: سودجویان هر بار در خصوص یک کالایی در بازار بهمریختگی و التهاب ایجاد میکنند امروز سراغ ارز رفتهاند در حالیکه چند سال قبل در مورد مسکن این کار را انجام دادند و در سالهای قبل هم کارهای مختلف دیگری از این دست انجام دادند.
وی افزود: گاهی کمبود کالایی در سطح کشور پدید میآید این موضوع کاملا طبیعی است ولی سوداگران و سفتهبازان از این شرایط سوء استفاده کرده درآمدهای بسیار بالا و به عبارتی سودهای کلان در مدت بسیار کم و زمان بسیار کوتاه کسب میکنند بدون اینکه شناسایی شوند و مالیاتی پرداخت کنند.
این استاد اقتصاد گفت: کل مبلغ 380 هزار میلیارد تومان نقدینگی جذب دلالی در بازار نمیشود مقادیری از آن به بازار سهام سرازیر میشود بطوریکه این افراد برای کسب سود اوراق سهام را خریداری و عرضه نمیکنند و زمانیکه قیمت به اندازه دلخواهشان بالا رفت آنگاه اوراق سهام را به بازار عرضه میکنند.
رزاقی افزود: در مقابل عدهای هم با مشاهده افزایش قیمت اوراق سهام برای خرید آن اقدام میکنند و در این شرایط سفتهبازان اوراق سهامی را که گران شده به راحتی میفروشند و به بازار عرضه میکنند و با این عرضه افت قیمت بوجود میآید و گاهی حتی تا چند سال این افت قیمت جبران نمیشود.
سفتهبازی دلالان داستانی تکراری شده است
وی تصریح کرد: این داستانها مرتب در حال تکرار است و دلالی و سفتهبازی برای عدهای سوداگر تبدیل به شغل شده است؟
استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه تهران گفت: با توجه به اینکه برخی بانکهای خصوصی، سازمانها و شهرداری بخشی از بودجه خود را به ارز تبدیل کردهاند چه انتظاری میتوان از افراد ثروتمند با سرمایههای کلان داشت که نقدینگیشان را وارد این کار نکنند.
مردم برای ورود به بازار ارز خانههایشان را میفروشند
رزاقی بیان داشت: عدهای هم با سرمایههای اندک و حتی پول حاصل از فروش خانههایشان وارد عرصه خرید ارز میشوند بدون توجه به اینکه این کار شرعی، اخلاقی و انسانی نیست و مانند یک بیماری واگیر همه را مبتلا میکند.
وی افزود: انجام این کار مانند قماربازی است، پایانش معلوم نیست و عدهای آن را میبازند و در نظام سرمایهداری آمریکایی اقتصاد قمارخانهای نامیده میشود در حال حاضر وجه غالب اقتصاد آمریکا همین وجه قمارخانهای است.
این کارشناس اقتصادی بیان داشت: خرید و فروش ارز به قصد سود بردن و سفتهبازی در سطح جامعه یک امر ناپسند مثل دزدی تلقی نمیشود تا با آن برخورد شود.
رزاقی گفت: دلار کالا یا ارزی است که در ایران یک منبع عرضه دارد و آن بانک مرکزی است و حدود 85 درصد ارز از صادرات نفت خام تأمین میشود و 15 درصد باقیمانده ارز از طریق تولید کالاهای داخلی و صادرات آن تأمین میشود که البته هزینه این تولیدات نیز از محل فروش نفت تأمین میشود.
وی تصریح کرد: از چند سال قبل از انقلاب هر دلار 70 ریال بود. تا سال 1350 تورم کشور حدود 2.5 الی 3 درصد بود بنابراین تبدیل دلار به ریال مشکل خاصی را ایجاد نمیکرد اما از سال 1350 با افزایش تورم کمکم مشکلاتی در اقتصاد ایجاد شد بطوریکه آرام آرام هر سال از ارزش پول ملی کاسته و به ارزش ارزی که با پول ملی خریداری میشود اضافه میشود.
این کارشناس اقتصادی گفت: مسئولان دولتی از وزیر اقتصاد تا رئیس بانک مرکزی همه میگویند باید ارزش ریال تقویت شود، آیا تقویت ارزش ریال به این میگویند با ریال ما چقدر مردم خرید میکنند.
رزاقی افزود: قدرت خرید پول کشور را تقاضا برای آن پول معین میکند یعنی متقاضیان پول را بگیرند و با آن کالا بخرند بعبارتی با ریالی که در دستشان است کالا بخرند در حالیکه چنین چیزی نیست و کسی ریال را مطالبه نمیکند.
وی اظهار کرد: با توجه به حجم بینالمللی چند هزار میلیارد دلاری در تجارت جهانی ما چیزی نداریم، اجازه هم نمیدهند نفت را به ریال بفروشیم و عرضه کنیم.
استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه تهران گفت: با گذشت زمان و تبدیل دلار به ریال ظاهرا قدرت خرید پول ایران افزایش مییابد ولی نه بر اساس ریال و بر اساس دلار، زیرا با کاهش ارزش ریال به دلیل تورم مردم ریال را به دلار تبدیل میکنند و به این ترتیب قدرت خرید بیشتری بدست میآورند.
رزاقی بیان داشت: در شرایط تورمی کنونی بانک مرکزی به ازای هر 6 هزار تومان باید یک دلار پرداخت کند در حالیکه به ازای آن 5 دلار پرداخت میکند زیرا به مصرف کننده یارانه پرداخت میکند.
وی در ادامه گفت: وقتی به مصرف کننده دلار، یارانه پرداخت میشود بنابراین متقاضی آن هم زیاد میشود بطوریکه با آن دلار واردات بیشتری امکانپذیر میشود، برخی از مردم برای گردش و تفریح و با استفاده از دلار ارزان به خارج کشور سفر میکنند و تعداد سفرها افزایش مییابد. عدهای هم با این دلارهای ارزان در خارج از ایران خانه میخرند و دو ملیتی میشوند.
این استاد اقتصاد در ادامه بیان داشت: تمام کالاهای قاچاق که به کشور وارد میشود از کالاهای موجود در داخل کشور ارزانتر تمام میشود.
رزاقی اظهار داشت: با دلار ارزان یک قدرت عظیم یک به پنج یا یک به چهار بوجود میآید بطوریکه واردات هر کالایی به کشور ارزانتر از تولید داخلی تمام خواهد شد زیرا تولید داخلی شامل تورم میشود و هزینههای آن بالا رفته است در حالیکه برای وارد کننده همچنان دلار ثابت است.
عرضه دلار ارزان تولید کننده را دلال میکند
وی در خصوص تأثیرات حاصل از دلار ارزان و یارانهای بر تولیدکنندگان و تولیدات داخلی گفت: با این شرایط بسیاری از تولیدکنندگان به دلالی روی میآورند و برای اینکه بتوانند از تسهیلات دولتی مانند وام و غیره استفاده کنند ظاهرا تولید کننده باقی میمانند.
این استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه تهران بیان داشت: دولت با این سیاستها و ایجاد تورم شرایطی را بوجود میآورد که همه خواهان دلار میشوند و این سیاست، سیاستی ضد تولید داخلی است بطوریکه امیدی به رشد تولید در داخل نیست.
رزاقی گفت: واردات به حدود 40 میلیون تن رسیده، کالایی که به سادگی در داخل کشور قابل تولید است، ولی کشورهای صنعتی یارانه را به تولید کننده میدهند نه مصرفکننده در حالیکه در کشور ما یارانه به مصرفکننده تعلق میگیرد.
وی بیان داشت: ایران از لحاظ اقتصادی در سه دوره تاریخی مورد تهاجم نرم افزاری قرار گرفته است. اولین تهاجم این بود که رضا شاه با یک حکومت کودتایی انگلیسی در سال 1299 هجری شمسی به روی کار آمد. سیاستهای اقتصادی آن دوره سیاستهای انگلیسی و فرانسوی بود که آن را به عنوان الگو در اختیار کشورهای جهان سوم قرار میدادند.
این کارشناس اقتصادی در ادامه اظهار داشت: تهاجم دوم اقتصادی بر میگردد به زمان کودتای 28 سال 1332 هجری شمسی که در آن دوران الگوی سرمایهداری آمریکایی را در کشور اعمال کردند و از دستاوردهای آن تخلیه روستاها و روی آوردن مردم به شهرها بود.
رزاقی گفت: سومین موج تهاجم که البته دیگر تهاجم نبود و در اصل پذیرش بود برمیگردد به بعد از جنگ. سیاست های تعدیل اقتصادی که آمریکا بوسیله بانک جهانی و صندوق بینالمللی اعمال کرده بود زیرا به همه کشورها که این سیاست اقتصادی را انتخاب میکردند وام میدادند بنابراین ما این سیاست را انتخاب کردیم و هنوز هم در حال ادامه آن هستیم.
وی در ادامه افزود: اثر سیاست تعدیل در کشورهای مختلف تقریبا مشابه ایران بود اما با یک تفاوت که ما کشوری صادر کننده نفت خام هستیم.
این استاد اقتصاد گفت: ما بعد از انقلاب سه دوران اقتصادی داشتهایم دوران 8 ساله اول که با مشکلات مختلفی مواجه بودیم، فضا هنوز آماده نبود ولی دانشگاهها، وزرا، نمایندگان مجلس را آماده کردند که آرام آرام سیاست تعدیل را بپذیرند.
رزاقی بیان داشت: در دوران 8 ساله بعدی از نظر سیاسی رشد پیدا کردیم ولی جنبه اقتصادی همان بود، در دور سوم اتفاقی که افتاد این بود که به دلیل شرایط بینالمللی درآمد نفت از 120 میلیارد دلار در 5 سال به به 100 میلیارد دلار در یک سال رسید و از بعد جنگ تا بحال بیش از هزار میلیارد دلار درآمد نفتی داشتهایم که 700 میلیارد دلار آن مربوط به چند سال اخیر است.
وی گفت: اگرچه درآمدهای نفتی در چند سال اخیر افزایش یافته است اما کارهایی که در دورههای قبلی انجام گرفت در این دوره نیز انجام شد، اشتغالزایی رونق چندانی نداشت و این مسئله نشان میدهد که نگاه این سیاستها مصرفی است نه اقتصادی.
این استاد اقتصاد بیان داشت: هدفمندی یارانهها نیز حکایت از این مسئله دارد بجای اینکه برای مردم مشاغل آبرومند تولیدی ایجاد شود پول دست مردم داده میشود.
رزاقی گفت: این سیاست لیبرالی که از نود سال پیش آغاز شده کشور را به درآمدهای نفتی وابسته کرده است و آمریکاییها از این فرصت استفاده میکنند و مانع خرید نفت توسط کشورهای دیگر از ایران میشوند و اجازه نمیدهند تا کشورهای مختلف به ایران کالا بفروشند و مرتب تحریمها را افزایش میدهند تا فشارهای اقتصادی سبب شود مردم به دولت فشار آورند تا مواضع خود را در مقابل کشورهای غربی تغییر دهد.
کاهش عرضه ارز توسط دولت علامت آغاز خرید برای سوداگران
وی در ادامه گفت: به نظر میرسد مسئولین عرضه دلار به بازار را کاهش دادهاند، به عنوان مثال دولت اعلام کرده که به برخی کالاهای ضروری مانند مواد غذایی دلار دولتی تعلق میگیرد، خوب این یک علامتی است برای سوداگران و سفتهبازان و همین آغازی است برای آنها تا مبادرت به خرید دلار به قصد گران شدن آن و سود بردن از آن کنند.
این کارشناس اقتصادی بیان داشت: با کم شدن عرضه دلار به بازار توسط دولت خریداران دلار نیز چند برابر میشوند، دولت در مرحله اول گرانی ارز برای کنترل و مهار آن 45 میلیارد دلار خرج کرد یعنی نیمی از درآمد ارزی یک سال و این مسئله ناشی از نحوه کنترل بازار ارز که همان شیوه نو لیبرالی است میباشد.
رزاقی اظهار کرد: نمایندگان مجلس هم به دولت فشار میآورند تا برای کنترل و مهار بازار ارز دلار بیشتری به بازار عرضه کنند، در حالیکه این کار درست نیست. تا چه زمان و چه اندازه میتوان دلار به کام غارتگران بریزیم.
وی گفت: دولتمردان باید به اقتصاد مقاومتی که از جانب مقام معظم رهبری مطرح شده اهمیت داده و ایران را به یک ایران صنعتی تبدیل کنیم.
سیاست تعدیل اقتصادی را رها کنیم
این کارشناس اقتصادی بیان داشت: وارد کنندگان کالا را شناسایی و از آنها مالیات اخذ کنیم و دلار در اختیار کسانی قرار گیرد که مواد اولیه برای تولیدات داخلی به کشور وارد میکنند و نظارت در گمرکات کشور را افزایش دهیم.
رزاقی گفت: گندم را با قیمت بالا وارد میکنیم و به وارد کننده یارانه میدهیم در حالی که باید گندم داخلی که توسط تولیدکننده داخلی تولید میشود را با قیمتی مناسبتر و حتی چند برابر قیمت فعلی از تولید کننده داخلی خریداری کنیم.
وی در ادامه بیان داشت: نرخ دلار باید واقعی و براساس تورم باشد تا واردات گران تمام شود و بدین ترتیب تولید داخل رونق یابد و اشتغال ایجاد شود.
این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: حرکت سیاسی و فرهنگی ایران الگو است ولی اقتصاد ایران الگو نیست باید سیاست تعدیل را رها کنیم و مسئولیتها را به کسانی واگذار کرد که اعتقاد به سیاست تعدیل ندارند بلکه اعتقاد به سیاست منعکس شده در قانون اساسی دارند.
رزاقی در ادامه گفت: در صورت توجه به سیاستهای اقتصادی قانون اساسی در مدتی کمتر از 15 سال ما به یک کشور صنعتی تبدیل خواهیم شد زیرا امکانات زیربنایی وجود دارد.
رزاقی در ادامه در خصوص بورس ارز و اینکه آیا راهاندازی بورس ارز میتوانست تأثیری بر روی کنترل التهابات بازار ارز داشته باشد گفت: بورس ارز هم مانند بورس اوراق سهام است با تشکیل آن عرضه کننده ارز در بورس دولت است.
وی گفت: کسانی که ارز را از صادرات غیر نفتی و غیره بدست میآورند هیچ وقت نمیآیند ارز را در بورس عرضه کنند و نتیجه آن چیزی جز افزایش قیمت دلار و تشدید تورم نبود.
گفتوگو : سُندُس معتمد منفرد
خبرگزاری فارس