معاملات بورس کالا در چند پرده
آمارهای بورس کالا از عقبگرد گام به گام حجم عرضههای پلیمرها خبر میدهد یعنی هر هفته شاهد هستیم که عرضه کمتری در تالار به ثبت میرسد که خروجی آن در نهایت تضعیف زیرساختهای معاملاتی برای تقویت حجم داد و ستدها به شمار میرود. بهصورت دقیقتر عرضههای کمتری در بورس کالا ثبت میشود و همین داده البته در کنار اورهال برخی از شرکتهای مهم پتروشیمی به کاهش حجم معاملات منتهی خواهد شد. این در حالی است که حجم معاملات هفتههای اخیر در بورس کالا در یک مسیر نزولی قرار دارد و این روند به معنی کاهش بیشتر حجم معاملات در روزهای آینده خواهد بود. بر پایه رخدادهای معاملاتی پیشین اگر حجم معاملات هفتگی پلیمرها در بورس کالا کمتر از ۵۰ هزار تن باشد میتوان گفت بازار در رکود قرار دارد ولی اگر این رقم به کمتر از ۴۰هزار تن برسد رکودی عمیقتر را شاهد هستیم. در هفتههای اخیر حجم معاملات گریدهای استاندارد در بورس کالا کمتر از ۵۰هزار تن بوده که به معنی رکود در این بازار مهم است. به احتمال قوی هفته جاری هم شاهد روزهای سختی در فاز تولید و دادوستد پلیمرها شاهد هستیم و شاید مجبور باشیم هشدارهای قبلی را باز هم برجسته و مجددا ارائه کنیم.
تداوم رکود در بازار پلیمرها
بهصورت کلی رکود در فاز تقاضای پلیمرها مشهود است و این رکود را میتوان هم در بورس و هم در بازار آزاد مشاهده کرد. اگرچه عرضههای پرحجمی در این بازار به ثبت نرسیده ولی باز هم تقاضا به قدری ضعیف است که فضا برای خودنمایی محسوس رقابت را جز برای گریدهای محدود مهیا نمیکند. این شرایط در کنار باز بودن سقف مجاز رشد قیمتها البته به عدم جذابیت رقابت و هجمه تقاضا منجر شده است ولی چیزی که از آمارهای معاملاتی میتوان استنباط کرد عدم رشد قیمتها بهصورت گسترده در بورس کالای ایران است. این عدم جذابیت خرید، دادههای دیگری را هم در ذات خود نهفته دارد. قیمتهای پایه برای هفته جاری اعلام نشد و البته قیمتهای جهانی در هفته قبل هم کاهشی بود و هیچ بعید نیست که نرخهای موجود جهانی هم در مسیر نزول نباشد. این دادهها به معنی احتمال کاهش قیمتهای پایه در هفته آینده است یعنی اگر خریداران تقاضای خود را به هفته آینده موکول کنند آن هم در شرایط رکود در بازار اتفاق خاصی رخ نخواهد داد. از سوی دیگر قیمت دلار در بازار آزاد هم در مسیر کاهش قرار دارد و برای روز گذشته حتی کمتر از ۱۲ هزار تومان هم تجربه شد. این داده نیز به کاهش جذابیت خرید منجر شده اگرچه قیمتهای پایه در بورس کالا بر مبنای دلار بازار ثانویه یا همان دلار نیمایی تعیین میشود.
در شرایطی که قیمتهای جهانی کاهشی است و زیر پوست بازار خبرهای ضد و نقیضی از دورنمای قیمتها به گوش میرسد نمیتوان اظهارنظر قطعی در مورد آینده بازار داشت ولی خریداران بزرگ به جز برای چند گرید خاص تن به رقابت نمیدهند. البته واقعیتهای معاملاتی را بهتر است در پایان هفته جاری و ابتدای هفته آینده رصد کرد زیرا دادههای متقنی از وضعیت معاملات در این بازار کالایی مشهود خواهد شد. به نظر میرسد در بورس کالا خبر مهمی که دال بر رشد بیشتر قیمتها باشد وجود نداشته و خبرهای مهم اغلب پیشخور شده است. نوسان حجم عرضه به دلیل اورهال واحدهای پتروشیمی هم مهم ارزیابی میشود ولی هنوز نمیتوان در مورد حجم تاثیرگذاری آنها مخصوصا برای هفتههای آینده اظهارنظر قاطعی داشت.
معاملات روز گذشته به نسبت متنوع بود اگرچه تقاضای کلی برای عرضهها چندان گسترده نبود. این شرایط خبر جدیدی را ترسیم نمیکند ولی در هر حال بازاری نه چندان قوی را شاهد هستیم. این در حالی است که رشد عرضهها در بورس کالا خود میتواند بستری برای رشد تقاضا به شمار رود ولی برای هفته آینده بهتر است به بازبینی دادهها بپردازیم.
بازار آزاد پلیمرها و روزهای سخت صنایع تکمیلی
وضعیت بازار آزاد پلیمرها هنوز هم متلاطم است. قیمتها تغییر فاز داده و گویی ضعف تقاضا جدیتر از آن است که به نظر میرسد. تاکنون نوسان عرضهها نیز با فراز و فرود خاصی بر بازار تاثیر مستقیم نداشته یا نمیتوان این داده را در رخدادهای پیشین به صراحت رهگیری کرد ولی زیر پوست بازار میتوان جرقههایی از رشد نرخ را به همراه نوسان حجم عرضهها در بورس کالا مورد بررسی قرار داد. از سوی دیگر تقاضای واقعی در بازار آزاد تغییر چندانی نداشته و اگر تقاضای موثر یا همان تقاضا برای تولید در صنایع تکمیلی کاهش نیافته باشد، افزایش هم نداشته است. این داده را باید مهم ارزیابی کرد یعنی بازار در فاز تقاضای موثر دچار شرایط پیچیدهای شده است. بهصورت دقیقتر هماکنون تقاضای هیجانی در بازار داخلی از بین رفته و تقاضای انتظاری پیش رو هم ایجاد نشده است.
این وضعیت یعنی دورهای شبیه به دوران گذار را شاهد هستیم که تغییرات جدی در بازار ایجاد میکند. رکود واقعیتی غیرقابل انکار است و در آمارهای بورس کالا یا برآوردهای بازار داخلی به خوبی مشاهده میشود. این وضعیت به این معنی است که تغییرات سریعی در فاز تقاضا ایجاد میشود و حتی بخشی از تقاضای موثر پیشین بهصورت مقطعی یا دائمی حذف خواهد شد. این سیگنال بسیار نگرانکننده است و البته یکی از واقعیتهای اقتصادی در دوران رکود هم بهشمار میرود.
بازار پلیمرها پس از ۵ هفته وارد یک فاز رشد نرخ شده ولی این افزایش قیمتها نهتنها قدرت چندانی نداشته و حتی به عقبنشینی خریداران و تثبیت نسبی نرخ منتهی میشود. این در حالی است که فراز و فرود قیمتها در شرایطی خودنمایی میکند که چندین پتروشیمی مهم در فاز اورهال هستند و اگر این رخداد در ماههای پیش رخ میداد، مشخص نبود که چه بر سر بازار میآمد. از سوی دیگر جو بازار بهشدت نظارتی شده و حتی فروش محصولات در این وضعیت نهتنها توجیه چندانی برای برخی از افراد حرفهای بازار ندارد بلکه نگرانکننده و حتی ترسناک است. البته همین شرایط موجب شده تا فروش اعتباری مواد اولیه هم محدود شود. همیشه از موجودی بالای انبارها سخن میگفتیم که البته این ادعا صحیح بوده ولی در شرایط فعلی و نظارتی بودن بازار مشخص نیست که چه حجمی از کالا امکان عرضه دارد و چه میزان ماده اولیه بلوکه شده است.
نوسان حجم عرضهها در بورس کالا هم مزید بر علت شده و تجمیع این شرایط باز هم پتانسیل برای بازارسازیهای خاص را در بر دارد. تمامی این موارد را باید در کنار رکود مورد ارزیابی قرار داد. صنعت روزهای سختی را سپری میکند و شاید از خاطرات دشوار سال ۹۴ هم وخیمتر شود. در سال ۹۴ تکانههای سیاسی و محدودیتهای بینالمللی را همگام با رشد افسار گسیخته قیمتهای رسمی شاهد نبودیم ولی در نهایت به کاهش جدی حجم معاملات در بورس کالا و افت حجم تولید در صنایع تکمیلی منجر شد. هماکنون در زمانی هستیم که با کلکسیونی از رخدادهای ناموزون و اغلب ناخوشایند در صنعت و بازار پلیمرها همراهیم و تغییرات عمیق از این پس خودنمایی خواهد کرد. بازار در حال دگردیسی است یعنی چهره، بدنه و عملکرد متفاوتی را از این پس در بازار پلیمرها و در فاز تولید در صنایع تکمیلی شاهد خواهیم بود. هماکنون شاهد هستیم که بسیاری از واحدهای تولیدی یا توقف فعالیت داشته یا حجم فعالیت آنها بسیار محدود شده است. این در حالی است که قیمتهای مواد اولیه به نسبت ماههای قبل کاهش جدی داشته ولی این افت قیمتی نیز به کمک تولید در این واحدها نیامده و اوضاع بدتر از قبل شده است.
این دادههای متناقض بازهم ضعف جدی تقاضای مؤثر را برجستهتر میسازد آنهم در شرایطی که اغلب واحدها و اکثریت قریب به اتفاق آنها هشدارهای قبلی را جدی نگرفتهاند و از حداقل توانمندیهای ممکن هم نتوانستند استفاده کنند.
مشکل اصلی در شرایط فعلی ضعف تقاضای موثر و برای اولویت دوم حتی شرایط تامین مواد اولیه بهصورت اعتباری است. اگر مشکل اصلی را در این وضعیت ضعف تقاضا بهشمار بیاوریم هرگونه بازار فروش یا مجرایی برای تزریق کالا به بازارهای ممکن میتواند به یک سوپاپ اطمینان برای تداوم حجم تولید و بقای حیات واحدهای تولیدی منجر شود. در گذشته بارها عنوان شد که صادرات را باید برای وضع موجود یک سوپاپ اطمینان یا یک مفر برای فرار از این شرایط دشوار محسوب کرد. این در حالی است که به مرور زمان سختگیریهای دولتی در مسیر صادرات ملایمتر شده و گویی دولت هم به اهمیت صادرات مخصوصا برای واحدهای کوچک تولیدی واقف شده است. فروش اعتباری کالاها در فاز دوم شاید بتواند به ادامه حیات واحدها کمک کند ولی این شیوه دادوستد هم به منابع مالی گستردهای نیاز دارد که شاید برای بسیاری از افراد شدنی نباشد.
به نظر میرسد رکود پیشروی بازار عمیقتر از چیزی باشد که تاکنون با آن سر و کار داشتهایم. آمارهای تورم هم نشان میدهد که بازارهای مختلف از اوج رشد تورم فاصله گرفتهاند و از شتاب تورم کاسته شده است. این مطلب از دو سیگنال مختلف حکایت دارد. یکی آنکه رشد جدی قیمتها از سرعت پیشین فاصله گرفته و بازارها سریعتر از حد انتظار در مسیر اصلاح قرار دارند؛ گویا دیگر رشد قیمتها در بسیاری از بازارها به پایان رسیده است. این مطلب در کنار ثبات نسبی در بازار مواد اولیه پلیمری و حتی میل به افت نرخ در بورس کالا خوشیمن ارزیابی میشود زیرا قیمت تمامشده تولیدات کاهش یافته و میتوان انتظار داشت که قیمت نهایی محصول هم کاهش یابد که خود به دادهای برای افزایش انتظاری فروش منتهی میشود.
در فاز دوم شرایط از وخامت اوضاع حکایت دارد یعنی با رشد دستهجمعی قیمتها در تمامی بازارها آنهم در وضعیتی که بهای مواد غذایی هنوز هم در مسیر رشدی شکننده قرار دارد؛ سبد خرید خانوار به سمت کالاهایی با ارزش بالاتر حرکت خواهد کرد یعنی کالاهای مهم خریداری میشود ولی کالای کماهمیت با کاهش جدیتر حجم خرید روبهرو خواهند شد. درخصوص محصولات پلاستیکی اما اغلب؛ خانوار الزامی به خرید ندارد و میتوان خرید این محصولات را به تعویق انداخت. این در حالی است که در مورد ظروف و مایحتاج بستهبندی مواد غذایی این شرایط کاملا متفاوت است و تداوم فروش ادامه خواهد داشت. در هر حال با تجمیع این دو داده میتوان گفت که دورنمای بازار اگرچه چندان جذاب نیست ولی با نوسان قیمت مواد غذایی همبستگی کامل دارد. اگر قیمت مواد غذایی کاهش یابد؛ بازار پلیمرها قدرت میگیرد زیرا انتظار خرید بیشتر برای این بازارها به دلیل هر دو فاز ذکر شده وجود خواهد داشت.
متاسفانه باید گفت که در بازارهای جهانی شاهد تداوم قیمتهای بالای مواد غذایی و محصولات کشاورزی هستیم و اغلب این محصولات همپای سایر بازارهای کالایی افت نرخ نداشته است. همین داده تاکنون در بازار داخلی هم خودنمایی کرده است یعنی پتانسیل بزرگی برای افت قیمتهای مواد غذایی وجود ندارد مگر آنکه قیمت دلار باز هم کاهش یابد یا تزریق کالاهای اساسی به بازار داخلی به روال پیشین و حتی بیشتر صورت پذیرد.
این موارد به آن معنی است که باید بازهم به سمت صادرات آنهم به کشورهایی همچون عراق و افغانستان و بازارهای جدید توجه بیشتری نشان دهیم. صادرات را باید جدی گرفت آنهم به هر قیمتی زیرا حیات واحدهای تولیدی را همین واقعیت حتی با فرض سودآوری ناچیز تضمین میکند. دشواریهای صادراتی و سختگیریها در مسیر پیمانسپاری ارزی هم برای صادرکنندگان کوچکتر یا وجود ندارد یا کماهمیت است و بازهم عرضه کالا به بازارهای منطقهای قابل اجراست.
دنیای اقتصاد