بر اساس این شاخص، شدت مصرف انرژی در ایران، ۶۳/۰ درصد برآورد شده است که با پیشتازی از روسیه با شدت مصرف ۵۳/۰درصد و عربستان با شدت مصرف ۵۱/۰، بالاترین مقدار شاخص شدت انرژی را به خود اختصاص داده است. این میزان، رقمی معادل ۵/۲برابر میانگین جهانی در مصرف انرژی است که ضرورت نگاهی جدید در این حوزه را گوشزد میکند تا بتوان هر چه سریعتر از تبدیل شدن ایران به یک واردکننده انرژی جلوگیری کرد.
طبق آخرین گزارشها دولت سالانه، بیش از ۴۵ میلیارد دلار یارانه انرژی پرداخت میکند که بخش اعظم آن به سه دهک ثروتمند جامعه تعلق میگیرد؛ این درحالی است که کشور چین با 5/1میلیارد جمعیت،تنها ۳۷میلیارد دلار یارانه انرژی پرداخت میکند. کارشناسان بر این باورند که بودجه ایران با توجه به شرایط موجود کشش پرداخت این میزان از یارانه انرژی که از آن بهعنوان یارانه پنهان نیز یاد میکنند، ندارد و لازم است که دولت با کمک همه بخشهای اجرایی ذیربط، هر چه سریعتر به اصلاح این ساختار معیوب بپردازد. بر اساس آمار، اکنون ۱۵درصد یارانهای که در حوزه انرژی در سراسر جهان پرداخت میشود متعلق به ایران است این بدان معناست که ۱۰درصد درآمد ناخالص داخلی کشور صرف پرداخت یارانه انرژی میشود. برخی دستاندرکاران این حوزه، پرداخت یارانه به انرژی را در حوزه عدالت اجتماعی قرار دادهاند و آن را یکی از کمکهای دولت در حمایت از اقشار ضعیف براورد میکنند. حال آنکه اکنون به سبب اجرای نادرست این سیاست حمایتی، بیش از 50 درصد از این یارانه، سهم ثروتمندان جامعه شده است و فقرا کمترین بهرهای از آن نبردهاند. بر اساس آماری که مدیرعامل شرکت بهینهسازی مصرف سوخت از مصرف انرژی در ایران بر اساس ترازنامه سال ۱۳۹۵ انرژی کشور ارائه داده است، سالانه در حوزه خانگی، معادل ۳۹۶میلیون بشکه نفت خام، در حوزه صنعت معادل ۳۳۱میلیون بشکه نفت خام و در بخش حمل و نقل، معادل ۳۱۹میلیون بشکه نفت خام انرژی مصرف میشود.بر اساس اظهارات محسن دلاویز، بخاریهای سنتی روزانه 5/11مترمکعب گاز مصرف میکنند و تعداد این بخاریها نیز ۲۰میلیون است و اگر تعداد آنها را در ۱۱۰روز زمستان ضرب کنیم، مصرف انرژی آنها معادل سه فاز پارس جنوبی میشود. دلاویز گفته است میتوانیم با سرمایه سه میلیارد دلار، ۱۴میلیون بخاری را نوسازی کنیم و به اندازه یک فاز شش میلیارد دلاری پارس جنوبی، ذخیره انرژی داشته باشیم.
شکست طرح فهام بهعلت کمبود اعتبارات
پیشبینی کارشناسان حوزه انرژی نشان میدهد مصرف انرژی در جهان تا سال ۲۰۴۰میلادی، ۴۸درصد نسبت به میزان مصرف انرژی در سال ۲۰۱۲ افزایش خواهد یافت و کماکان آسیا در سال ۲۰۴۰ بیشترین مصرفکننده انرژی است. در این میان بیش از ۵۰ درصد از انرژی جهان در بخش صنعت استفاده خواهد شد. از همین رو نیاز به سرمایهگذاری در بهینهسازی مصرف انرژی بهشدت احساس میشود. با توجه به مصرف بالای انرژی از جمله برق در کشور، طرح فهام(طرح ملی فراسامانه هوشمند اندازهگیری و مدیریت انرژی) از سال ۱۳۸۹ با اخذ مجوز از شورای اقتصاد و سازمان مدیریت و برنامهریزی بهعنوان طرح ملی تعریف شد؛ مباحث اولیه این طرح در ابتدا برای ۲۰میلیون مشترک صورت گرفته بود تا طی آن، کنتورهای برق این تعداد مشترک، هوشمند شود، اما باز هم پای محدودیت منابع به میان آمد و شورای اقتصاد و سازمان مدیریت اعلام کردند که این طرح در فاز نخست با تعویض تنها یک میلیون کنتور و هوشمندسازی آنها آغاز میشود. بر این مشکلات باید نگرانی از نبود زیرساختها و بومیشدن این طرح و عدم تجربه در اجرای چنین برنامههایی را نیز افزود. بهرغم تمامی این معضلات، پیشبینی شده بود که اجرای این طرح در سال ۱۳۹۳ به پایان رسیده و طبق برنامه، یک میلیون کنتور تعویض شود؛ اما محدودیت منابع مالی تکرار شد و در نهایت تنها ۳۰۰هزار کنتور هوشمند نصب شد. بر اساس آمار ارائه شده از سوی مجری طرح فهام، از این ۳۰۰هزار کنتور هوشمند، ۲۰هزار مشترک خانگی و تجاری، ۶۰هزار مشترک بخش کشاورزی و مابقی مربوط به مشترکان دیماندی بودهاند،. بر این اساس در این طرح، مشترکان با جایگزینی کنتورهای هوشمند میتوانند ساعت به ساعت و دقیقه به دقیقه، میزان مصرف خود را بررسی و از آن اطلاع پیدا کنند که در نهایت منجر به کنترل مصرف و کاهش هزینههای مشترک شده و از سوی دیگر نیز بار تولید اضافه را از شبکه بر میدارد. اما بهنظر میرسد این طرح نیز مانند طرح فرهنگسازی تبلیغاتی، مورد بیتوجهی قرار گرفته است. حال آنکه با تعویض و نصب ۳۰۰هزار کنتور هوشمند، بیش از ۲۰۰۰مگاوات بار شبکه برق صورت گرفته است. انرژی خورشیدی نیز یکی دیگر از منابع تامین انرژی رایگان و عاری از آثار مخرب بر محیطزیست با صرفه اقتصادی است. شاید تنها هزینه مشترک برای استفاده از چنین انرژی بینهایتی، مبلغ پرداختی برای تجهیزات اولیه آن باشد. ایران میتواند بهعنوان یک منطقه مستعد از لحاظ جغرافیایی به یکی از بزرگترین بهرهبرداران این انرژی بدل شود. استفاده از انرژی خورشیدی در کنار فواید زیستمحیطی که ایران به شدت به آن نیازمند است، مصرف سوختهای فسیلی را کاهش داده و وابستگی داخلی کشور به این منابع را کاهش دهد.
جای خالی بابابرقیها در فرهنگسازی
در سالهای دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد، صداو سیما بهعنوان اثرگذارترین رسانه جمعی، توانسته بود با ساخت و پخش برنامههای تبلیغی جذاب و هدفمند، از قدرت رسانهای و نفوذ خود در میان تماشاگران در جهت فرهنگسازی مصرف انرژی بهخوبی بهره ببرد. بارزترین آگهی آموزشی آن سالهای تلویزیون را شاید بتوان در حوزه مصرف برق و خلق شخصیتی اثرگذار بهویژه در سنین پایه( کودکان و نوجوانان ) به نام «بابابرقی» دانست. بابابرقی اگرچه ممکن است در ابتدا یک کاراکتر رسانهای تلقی شود اما شاید بتوان آن را اثرگذارترین شخصیت بر بهینهسازی مصرف انرژی در میان کودکان و نوجوانان آن سالها دانست. از منظر اقتصادی، ساخت وپرداخت چنین شخصیتهایی در حوزه رسانه و در جهت فرهنگسازی در حوزه مصرف انواع انرژی، میتواند موجب کاهش هزینههای خانوار، شهر و در نگاه کلان، کشور شود. اکنون که صداوسیما به سبب سیاستهای غلط رسانهای کارکرد خود را از دست داده است، فعالان این حوزه میتوانند با طراحی آگهیهای آموزشی اثرگذار و منطبق با اصول آموزش، راه بابابرقیها را در بازیهای کامپیوتری، فیلمها و انیمیشنها، تبلیغات شهری و کتابهای درسی ادامه دهند.
کارت انرژی راهکار تصحیح الگوی مصرف
اما در کنار تمامی این طرحهای ناتمام صنعتی و فراموششده فرهنگی، اکنون راهکار بازگشت کارت سوخت مطرح است که در اولین مراحل اجرایی خود بسر میبرد. اما با توجه به سرانه مالکیت خودرو در ایران نسبت به دنیا که چندان بالا برآورد نمیشود، میتوان این طرح را بیش از آنکه در حوزه هدررفت انرژی اثرگذار دانست، در بحث جلوگیری از قاچاق تاثیرگذار دید. در ایران مردم، به ازای هر ۱۰۰۰نفر، ۲۰۰خودرو سرانه مالکیت دارند؛ در حالی که این میزان در آمریکا ۸۰۰ و در ایتالیا ۶۸۰خودرو است، اما از سوی دیگر در ایران، در هر ۱۰۰کیلومتر، 8/7لیتر مصرف سوخت صورت میگیرد که این کمیزان در اروپا، 5/5لیتر بوده و برای چهار لیتر هدفگذاری شده است. آنچه برخی به آن اشاره کردهاند ارتقای کارت سوخت به کارت انرژی است که میتواند همه انواع انرژی را در بر بگیرد و با طراحی ساز و کار مشخص و ایجاد مشوقها و اجرای سیاستهای تنبیهی در قبال پرمصرفها، نهایتا به اصلاح الگوی مصرف انرژی و نیز صرفه اقتصادی برای خانوارها، صنایع و ادارات منجر شود.
آرمان