در این باره، تفسیر اینکه توافق احتمالی آنها چگونه خواهد بود، آسان نیست.
رؤسایجمهور دو کشور در دیداری که دسامبر گذشته در حاشیه نشست «گروه ۲۰» در آرژانتین داشتند با توافق بر آتشبس موقت، به مقامات تجاری خود فرصت دادند تا برای رسیدن به توافقی به منظور ایجاد تغییرات ساختاری در مدل اقتصادی چین تلاش کنند. در صورت شکست این گفتوگوها اما دونالد ترامپ تهدید کرده است تعرفه ۲۰۰ میلیارد دلار از واردات کالاهای چینی را از ۱۰ به ۲۵ درصد افزایش خواهد داد. بر این اساس، عدم موفقیت مذاکرات تجاری دو کشور امیدها را درخصوص پایان یافتن جنگتجاری دو غول اقتصادی دنیا که مانند ابری تیره بر اقتصاد جهانی سایه انداخته است ناامید خواهد کرد. به گزارش «بلومبرگ»، قرار است معاون نخستوزیر چین در نشستی دو روزه که از چهارشنبه این هفته (۳۰ ژانویه) در واشنگتن آغاز میشود با نمایندهتجاری آمریکا دیدار داشته باشد. تمرکز مذاکرات دو طرف بر طیف گستردهای از موضوعات خواهد بود، از میزان خرید سویای آمریکا توسط چینیها گرفته تا یارانههایی که پکن به شرکتهای دولتی خود میپردازد. ویلیام رینچ، مقام تجاری سابق در دولت کلینتون در این رابطه میگوید: «هر چند احتمال دستیابی به توافق نهایی در مذاکرات این هفته اندک است، اما فرصتی خوب برای مذاکرهکنندگان است تا بستهای از پیشنهادهای خود را به روسایجمهوری دو کشور ارائه کنند.» او که اکنون در سمت مشاور ارشد در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی واشنگتن مشغول است در ادامه میگوید: «غیرقابل پیشبینی بودن ترامپ، همه را از هم جدا کرده است. احتمال اینکه او توافق جدید را بپذیرد، ۵۰-۵۰ است.» این کارشناس آمریکا برای مذاکرات تجاری پیشرو دو کشور سناریوهایی مطرح کرده است که به این شرح است.
سناریو تمدید
حتی اگر رابرت لایتهایزر و لیو هی موفق شوند این هفته به توافق برسند، زمانی طول میکشد تا رئیسجمهوری دو کشور مطلع شوند. بعد باید دونالد ترامپ و شیجینپینگ اعلام کنند از نتایج مذاکرات راضی هستند یا خیر. در این رابطه نباید چندان از مذاکرهکنندگان ارشد دو کشور انتظار توضیح مفصل داشت، چراکه تاکنون به ندرت درخصوص جزئیات و نتایج مذاکرات خود اطلاعات در اختیار رسانهها قرار دادهاند. در این رابطه، باید تنها به بیانیه رسمی مبهم درخصوص پیشرفت مذاکرات اکتفا کرد. در آخرین مذاکرات دو طرف که هفتههای اخیر در پکن برگزار شد، هر کدام از دو طرف بهطور مجزا بیانیه صادر کردند. براساس این بیانیهها، گرچه طرف آمریکایی از پیشرفتهایی که در موضوع خرید پکن از محصولات آمریکایی حاصل شد قدردانی کرد، اما مدعی بود که هر نوع توافق باید شامل تأییدیههای مستمر و بندهای اجرایی محکم باشد. طرف چینی نیز در بیانیه خود مذاکرات را بسیار شدید، عمیق و با جزئیات خواند. به عقیده این کارشناس آمریکایی، محورهای کلی توافق دو طرف مشخص است. حالت اول این است که دو طرف اعلام کنند نیاز به برگزاری دور دیگری از مذاکرات است. این حالت میتواند نشان از این باشد که آنها برای دستیابی به توافقی پیش از ضربالاجل اول مارس امیدوار هستند، حتی اگر مشتاق نباشند درخصوص تمام جزئیات بسته خود به جمعبندی برسند. ایده دیگری که در صورت توافق برای ادامه یافتن مذاکرات میتوان متصور بود این است که دو طرف تصمیم به ادامه آتشبس تجاری بگیرند. جنیفر هیلمن، استاد حقوق و کارشناس تجاری دانشگاه جورج واشنگتن در این رابطه میگوید: «حالت آسانتر برای مذاکرهکنندگان این است که تصمیم به ادامه یافتن مذاکرات بگیرند.»
سناریو موفقیت
در بهترین سناریو، طرف چینی با پیشنهاد اصلاحات اقتصادی به میز مذاکره خواهد آمد، سناریویی که امیدوارانهتر از انتظارات است. این رابرت لایتهایزر – مقام آمریکایی ضدچینی که گفته است پیشرفتها با پکن سالها به طول خواهد انجامید – را متقاعد خواهد کرد که چین در بازگشایی مدل دولتی خود مصمم است. این همچنین میتواند برای ترامپ یا کاخسفید کافی باشد تا مفاد اولیه توافق را بپذیرند. در این حالت، با پایان یافتن ماهها نگرانی مربوط به جنگتجاری، امیدواری به بازارها باز خواهد گشت و روندی صعودی خواهند یافت. مشکل اما اینجاست چینیها به منظور اینکه نشان دهند برای پایان دادن به کنترل دولتی خود بر دومین اقتصاد بزرگ دنیا جدی هستند، باید پیشنهادی را ارائه کنند که بازی را تغییر دهد. دیوید لوینگر، مقام سابق وزارت خزانهداری آمریکا که اکنون ر ئیس شرکت سرمایهگذاری «تیسیوی» است در این رابطه میگوید: «آمریکا خواهان تغییرات گسترده در حکمرانی شرکتی چین است. دستیابی به این مهم اما بسیار سخت است.»
سناریو شکست
حالت خطرناک اما این است در پایان این مذاکرات هیچ نوع توافقی صورت نگیرد. ترامپ سابقه بر هم زدن توافق و خروج را دارد. مه سال گذشته، دو کشور بیانیهای مشترک منتشر کردند که طی آن چین با خرید بیشتر محصولات کشاورزی آمریکا و صادرات انرژی به این کشور موافقت کرد و اهمیت حفاظت از مالکیت معنوی آمریکا را به رسمیت شناخت. طی چند روز اما رئیسجمهور آمریکا این چارچوب را بر هم زد و از مذاکرهکنندگان خود خواست به نقطه اول بازگردند. در این رابطه اقدام مشابه دونالد ترامپ میتواند مذاکرات و تنشهای تجاری دو طرف را برای مدتها کش دهد. البته عمده وضعیت فعلی به این بستگی دارد که تندروهای دولت او، نظیر رابرت لایتهایزر و پتر ناوارو، مشاور کاخسفید، چگونه به پیشنهاد چینیها واکنش نشان خواهند داد. دیوید لوینگر در این خصوص میگوید: «آنچه من را نگران میکند این است که طی یک سال گذشته توازن قدرت به سمت تندروهای چینی تغییر کرده است. هنوز مشخص نیست که چه چیز نظر مثبت آمریکا را جلب خواهد کرد.»
جنگتجاری بر سر چه؟
پس از سالها افزایش مداوم کسری تجاری آمریکا در برابر چین و گلایه آمریکاییها درخصوص اینکه چینیها بهطور سیستماتیک مالکیت معنوی و رازهای تجاری کشورشان را تصاحب میکنند، واشنگتن از پکن خواست در مدل اقتصادی خود تغییرات اساسی ایجاد کند، تغییراتی که به شرکتهای آمریکایی اجازه رقابت در زمینی عادلانهتر را میدهد. این تغییرات شامل پایان دادن به انتقال اجباری تکنولوژی از شرکتهای آمریکایی به چین و حفاظت کامل از حقوق مالکیت معنوی این کشور است. به گزارش «رویترز»، چین مصمم است تا سال ۲۰۲۵، ۱۰ بخش صنعتی استراتژیک خود را – شامل هوافضا، روباتیک، نیمهرسانا، هوش مصنوعی و وسایل نقلیه با سوخت جدید – را ارتقا دهد. البته آمریکاییها میگویند با پیشرفتهای تکنولوژیکی چین مشکلی ندارند، اما نمیخواهند دانش آمریکایی مخفیانه دزدی شود. آنها میگویند حمایتهای گسترده پکن از شرکتهای دولتی منجر به تولید بیش از حد میشود امری که رقابت را برای شرکتهای آمریکایی سخت میکند. مقامات چینی اما در رابطه با مخالفتهای آمریکا نظری دیگر دارند. به اعتقاد آنها، آمریکا تلاش میکند مانع از ظهور چین در موقعیت غالب اقتصاد جهانی شود. بهعلاوه چینیها منکر انتقال اجباری تکنولوژی شرکتهای آمریکا هستند و میگویند مبادلات تجاری میان شرکتهای دو کشور بر قرار است.
ضرر ادامهدار چین
سود شرکتهای صنعتی چین در ماه دسامبر برای دومین ماه پیاپی کاهش یافت و با کاهش 1/9 درصدی نسبت به سال قبل به سطح 100/9 میلیارد دلار رسید. این فشار را بر سیاستگذاران این کشور برای بیشتر حمایتهای خود از بخش صنعت تشدید خواهد کرد، بخشی که صدمات بسیاری از فعالیتهای تولیدی ضعیف و تنشهای تجاری با بزرگترین اقتصاد دنیا متحمل شده است. به گزارش «رویترز»، اقتصاد چین در ۲۰۱۸ رشد 6/6 درصدی را تجربه کرد، نرخی که پیشبینی شده است در سالجاری به سطح پایینتری نزول کند. این درحالی است که پکن تلاش میکند ریسک بدهیها را که بازار داراییها را مشکلساز و جریان اعتبارات را به بخشخصوصی مختل کرده است، کاهش دهد.
دنیای اقتصاد