توسعه اخیر فنآوری بلاکچین مفهوم قراردادهای هوشمند را احیا کرده است. با توجه به مزیتهای به کارگیری قراردادهای هوشمند، از سال ۲۰۱۵ بانکهای پیشرو نظیر جی پی مورگان و استاندارد چارتر اقداماتی در زمینه به کارگیری این نوع قراردادها در کسب و کار خود نمودند که میتوان به بلاکچین کروم و زنجیره تبادل دیجیتال اشاره کرد. اگرچه هنوز یک تعریف عمومی پذیرفته شده برای قراردادهای هوشمند به دست نیامده است، اما قابلیت اصلی آنها روشن است. قراردادهایی که براساس اجماع غیرمتمرکز با هزینه کم و اتوماتیک اجرا میشود.
با توجه به تحقیقات اکسنچر که در آغاز سال ۲۰۱۷ منتشر شده است، بانکها میتوانند با تکنولوژی بلاکچین و قراردادهای هوشمند که در آن برخی از اقدامات با شرایط از قبل تعریف شده، به طور خودکار انجام میشود، در هزینههای خود صرفه جویی کنند. گارتنر برآورد کرده است که تا سال ۲۰۲۲، قراردادهای هوشمند در بیش از ۲۵ درصد از سازمانهای جهانی مورد استفاده قرار میگیرد. سازمانهای پیشرو در ارائه فناوری مانند آی بی ام، مایکروسافت و اکسنچر راهحلهای بلاکچین برای مشتریان سازمانی ارائه میدهند.
برای بانکها و موسسات خدمات مالی سوال بزرگ این است که چگونه میتوانند با پیاده سازی بلاکچین سود خود را افزایش و هزینه های خود را کاهش دهند. محیط کسب و کار مدرن نیازمند بانکهایی است که فناوری را به طور جدی به استراتژی خود تبدیل کنند. قراردادهای هوشمند باعث کاهش هزینه و اثربخشی میشوند زیرا حذف واسطه به معنای صرفه جویی در کسب و کار است. بر اساس گزارش موسسه مکنزی برآورد شده است که بلاکچین تا سال ۲۰۲۱ میتواند به کسبوکارهای تجاری برای صرفه جویی حداقل ۵۰ میلیارد دلار در معاملات B۲B کمک کند.
اولین قراردادهای هوشمند مانند آنچه در اتریوم طراحی شده بود راهی بود تا طرفینی که به یکدیگر اعتماد ندارند یک توافقنامه داشته باشند که در هر لحظه بتوانند وضعیت قرارداد یا تراکنش را بررسی کنند. اجرای اولیه قراردادهای هوشمند، از الگوهای معمولی توسعه نرم افزار پیروی نمیکند. در این نوع برنامهها، لایههای کسب و کار و منطق دادهها به یک لایهی درهم تبدیل و سپس در بلاکچین نوشته میشوند که باعث غیر قابل تغییر بودن، قطعی بودن اجرا و شفافیت مورد نیاز در یک محیط نامتمرکز میشود.
قراردادهای اتریوم در Solidity نوشته شدهاند که در آن ساختارهای داده، عملکردهای منطق کسب و کار و مجوز بر مبنای آدرس بررسی میشوند. کد منبع به bytecode کامپایل شده و برای اجرا به تمام گرهها در بلاکچین منتشر میشود. هنگامی که DApp به درستی پیکربندی شد، یک پیام یا معامله را به یک تابع از قرارداد هوشمند مرتبط ارسال میکند. برای انجام این کار، به رابط دودویی کاربری نیز نیاز دارد تا پیام را با فرمت صحیح و با امضای دیجیتال ارسال کند. هنگامی که پیام توسط یک گره در شبکه دریافت میشود، برای اجرا به سایر گرههای شبکه نیز منعکس میشود.
چالشهای قرارداد هوشمند را میتوان به چهار چالش بالقوه اصلی تقسیم کرد که عبارتند از چالشهای تکنولوژیکی، چالشهای قوانین و مقررات و تطابق با استانداردها، چالشهای جهانی شدن و چالش اختلال در زنجیره تولید موجود و عملکرد آن و هزینه پیاده سازی.
در خصوص قراردادهای هوشمند در عرصه بین الملل، چالشها و موانع اساسی برای ایجاد یک سیستم واحد، غیرمتمرکز و چند ملیتی که مورد تأیید و حمایت همه کشورها و متخصصین باشد وجود دارد که شامل استانداردهای مختلف در کشورهای مختلف برای بلاکچین، قوانین تجاری متفاوت، مسائل حقوقی متفاوت، محدودیتهای زبان و مقررات مالیاتی متفاوت است.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که قراردادهای هوشمند صرفاً قراردادهای دیجیتالی نیستند. بسیاری از آنها برای دستیابی به اجماع و اجرا به مقامات معتبر متکی هستند. در اجماع متمرکز، طرفهای با نفوذ اغلب دارای قدرت بازار هستند (به عنوان مثال، انحصار اطلاعات). از طرفی قراردادهای سنتی شامل درجه بالایی از مداخلهی انسانی هستند و الگوریتم کمتری دارند که به طور بالقوه منجر به عدم قطعیت و هزینه بیشتر میشود. قراردادهای هوشمند میتوانند به تسهیل مبادله پول، اموال، سهام، خدمات، یا هر چیز دیگری از ارزش، در یک روش الگوریتمی خودکار و بدون تضاد کمک کنند.
ایبنا