همه مسئولان دولتی و فعالان اقتصادی سال سختی را برای اقتصاد کشور در سال آینده پیشبینی میکنند. اینکه چرا ما اینقدر دیر شرایط را تحلیل میکنیم، موضوعی است که میتواند مورد گلایه و انتقاد قرار گیرد.
از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ مشخص بود که ما وارد دوره جدیدی میشویم که موضوع توافقات برجام زیر سوال میرود. نمیخواهم چندان به عقب بازگردم و به ریشهیابی اینکه آیا ما به درستی از فرصتهای برجام استفاده کردیم یا خیر، بپردازم. به هرحال، درگیریهای سیاسی داخلی باعث شد که اولویتهای بینالمللی را زیر پا بگذاریم و فرصت کوتاه بعد از برجام را از دست بدهیم و نتوانیم از آن به خوبی استفاده کنیم. ولی با ورود ترامپ به کاخ سفید، تمام کسانی که موضوعات بینالمللی را پیگیری میکنند، متفقالقول بودند که دنیا با یک پدیده غیرقابل پیشبینی مواجه شده است که او قصد دارد در سطوح مختلف بینالمللی به پیمانشکنی با همپیمانان قدیمی خود اقدام کند. در چنین شرایطی، ما باید تغییر موقعیت میدادیم و وارد دوره بحرانی میشدیم. اینکه فکری برای کنترل و مدیریت بحران نشد، گناه خودمان است و تقصیر نابخشودنی تلقی میشود. باید از حدود دو سال پیش به شرایط امروزمان فکر میکردیم که متاسفانه تدبیری اندیشیده نشد. ما حتی در میانه امسال هم به درستی تصمیم نگرفتیم، چراکه ارز 4200 تومانی به واردات کالاها اختصاص پیدا کرد و صفهای طویلی برای خریدوفروش ارز ایجاد شد که شرایط را ملتهبتر کرد. یعنی ما به جای اینکه عمق بحران را حدس بزنیم، دنبال نمایش عادیسازی اوضاع بودیم. حدودا دو سه ماهی است که همگی به این باور رسیدهاند که ما وارد یک جنگ اقتصادی شدهایم. این درحالیست که جنگ اقتصادی یک روزه اتفاق نمیافتد و جریانی است که از یکی دو سال قبل قابلپیشبینی بود. منتهی اینقدر سرمان به درگیریهای داخلی بین جناحهای مختلف گرم است که تدبیری برای این اوضاع اندیشیده نشد. اصولا درمورد راهکارهایی مثل حرکت به سمت اقتصاد آزاد و... حتی در کشورهایی که مادر این نوع اقتصاد شناخته میشوند، در زمان جنگ یا بحرانهای بزرگ تجدیدنظر میشود و نوعی از اقتصاد دولتی بازمیگردد. در حال حاضر هم ما باید شرایط جنگی را به درستی ارزیابی کنیم و با برنامهریزیهای مختص زمان جنگ، اثرات تخریبی جنگ بر اقتصادمان را به حداقل برسانیم. قطعا روزهای سختی در پیشرو داریم و قطعا برای اینکه این روزها به خوبی پشت سر گذاشته شوند، باید به همه مردم توضیح داده شود که شرایط چگونه است و آنها باید عهدهدار چه وظایفی باشند؟ در چنین حالتی است که کمترین آسیب را میبینیم. در مورد اینکه سال سختی در پیشرو داریم، شکی وجود ندارد؛ اینکه بتوانیم مشکلات را مدیریت کنیم و آن را به حداقل برسانیم، اهمیت دارد. دولتمردان باید اتحاد سازندهای بین خودشان و مردم ایجاد کنند و اعتماد از دسترفته را به جامعه بازگردانند. در عین حال، باید با مجرمان اقتصادی در زمان جنگ اقتصادی مبارزه اساسی صورت گیرد تا شرایط آرام گیرد. امروز باید به نوع رفتارمان در صحنه بینالمللی فکر کنیم و تدبیر درستی درمورد تامین معیشت مردم بیندیشیم تا دوباره دلالان تحریم متولد نشوند.
آرمان