اصولا تثبیت نرخ ارز نه ممکن است و نه مطلوب؛ بلکه امر مطلوب، کاهش دامنه نوسانات نرخ ارز است. با کاهش نرخ تورم، افزایش نرخ ارز محدود میشود و همچنین بالا نرفتن شدید نرخ ارز روی نرخ تورم اثر مثبتی بر جای میگذارد که آن هم باعث کنترل نرخ بهرههای بانکی و جلوگیری از خلق پول بیش از قدرت جذب اقتصاد کشور میشود.
از 40 سال پیش تاکنون ۱۱ بار ارزش پول ملی نصف شده و این به معنای کاهش توان اقتصادی کشور بهطور دائم است. هرچند در دورهای با اندکی بهبود همراه بوده است، اما اگر منحنی آن از 40 سال پیش تا زمان فعلی رسم شود، نمایانگر این است که روند تحولات اقتصادی مثبت نبوده است و خود این موضوع به معنای ابتلای اقتصاد کشور به بیماریهای گوناگون است. در این زمینه باید قدمهایی برداشته شود: قدم اول برای نجات اقتصاد کشور از وضعیت ناخوشایند، شناسایی مشکلات از جمله غیرواقعی بودن، چندنرخیبودن و دستوریبودن قیمتهاست. قدم دوم، اعتراف به اشتباهات از سوی مسئولان اقتصادی کشور و درنهایت قدم سوم، برطرف کردن و در واقع جراحی مشکلات است. اخیرا، دکتر همتی و همچنین رئیسجمهور محترم از تعدیل نرخ ارز صحبت و بر آن تاکید کردهاند. در این زمینه باید بگویم که زمانی قیمتها تعدیل میشود و متعادل میماند که ارزیابیها واقعی باشند یا حداقل به واقعیت نزدیک باشند. در واقع مادامی که نرخ تورم، نرخ بهره بانکی، نرخ بیکاری، تراز واردات و صادرات و رونق تولید در کشور ما با کشورهای صنعتی و پیشرفته تفاوت داشته باشند، با دستور و تشر و حتی با بگیر و ببند و غیره نمیتوان اقتصاد را سامان بخشید و البته واقعیشدن قیمت ارز به تنهایی هم نمیتواند مشکلات فوق را به کلی حل کند، مگر اینکه اجازه داده شود سایر قیمتها از جمله بنزین، سایر حاملهای انرژی، تولیدات کارخانهها، دستمزدها و البته انواع مالیاتها واقعی شوند. سالهاست اغلب کارشناسان از چندنرخی بودنها گله میکنند، مسئولان هم وعدههایی درباره تحقق تک نرخی شدن ارز میدهند. اما سوال اینجاست که چه کسی یا کسانی با ارز چندنرخی موافقند؟ سالهاست مقالات مختلفی در مخالفت با چندنرخیبودن ارز نگاشته میشود و عمده مسئولان در سخنرانیهای خودشان هدف مهم تک نرخی شدن ارز را سرلوحه وعدههای خودشان قرار میدهند. علاوه بر اینها، سمینارها و همایشهای متعددی درمورد معایب چندنرخیبودن برگزار میشود. پس سوالی که پیش میآید این است که مدافعان چندنرخیبودن ارز چه کسانی هستند؟ ما شاهدیم که افراد در مشاغل مختلف از کاسب و تاجر گرفته تا کارشناس و مسئول همگی با چندنرخیبودن ارز مخالف هستند، پس چه اشخاصی نزدیک به چهار دهه باعث شدهاند نرخ ارز چند نرخی بماند؟ (به جز مقطع کوتاهی بین سالهای ۸۲ و ۸۹). چرا افرادی که موافق چندنرخیبودن ارز هستند، دلایل خودشان را تشریح نمیکنند یا آنها را به بحث نمیگذارند؟ تا مشخص شود به چه علت با این موضوع که منشا رانت و فساد است، موافق هستند.
آرمان