سودهای کلان عده‌ای با شیر گران و از جیب مردم/ شیرهای برگشتی کارخانه‌ها به کجا می‌رود؟

در حالی که مردم از افزایش‌های چند باره قیمت لبنیات، کاهش قدرت خرید و کم شدنش در سبد خا نوار انتقاد دارند، برخی در سایه بی‌نظارتی از این آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند و سودهای کلان به جیب می‌زنند.

افزایش قیمت انواع لبنیات در هفتههای اخیر که برای چندین بار طی سال گذشته بود، انتقادهایی از سوی مردم داشت، اگرچه دامداران و صنایع لبنی هم حرفها و توجیهات خودشان را دارند، اما نتیجه این شده که لبنیات در سفره مردم کمرنگتر شده و مردم خرید کمتری دارند.طبق اعلام وزارت جهاد کشاورزی سرانه مصرف شیر در کشور 80 لیتر است در حالی که میانگین مصرف جهانی 160 کیلوگرم و در برخی کشورهای اروپایی تا 550 کیلوگرم هم است، بنابراین در این شرایط سرانه مصرف کشور ما نصف میانگین جهانی است.

البته برخی کارشناسان میزان مصرف شیر در کشور را بسیار پایین تر میگویند، به طوری که حسین چمنی مشاور صنایع لبنی، سرانه مصرف را تنها 55 کیلوگرم میداند.

نکته بعدی اینکه با افزایش روز به روز لبنیاتیهای سنتی، نگرانی مردم نسبت به سلامت محصولات عرضه شده بیشتر شده چرا که هیچ نظارتی بر آنها نیست. وزارت بهداشت و سازمان دامپزشکی هنوز مرزبندی دقیقی در نوع نظارتشان بر این مراکز ندارد.

و نکته سوم قیمتهای این مراکز در سایه عدم نظارت دل به خواهی است و با قیمت محصولات صنایع لبنی مقایسه میکنند که آنها هم راه خود را میروند و بعضا با ظاهر قانونی و بعضا غیر قانونی قیمتها را بالا میبرند.

بنابراین مشکل مردم این است که شیر و لبنیات چه در فروشگاهها و چه در لبنیاتیهای سنتی سرسام آور گران شده که آنها توان خرید ندارند و سرانه مصرف کشور هم پایین آمده است دوم اینکه نظارتی بر لبنیاتی های سنتی از نظر قیمت و سلامت و بهداشت نیست، حال اینکه بسیاری از مردم مجبور به خرید از آنها هستند و سوم توزیع کنندههای شیر سنتی در قالب یک حلقه واسط به افزایش قیمت دامن میزند.

این مسائل را در قالب گفت و گوی تفصیلی با صاحبان حرف بررسی کردیم که با هم میخوانیم:

شیر را گران میخرم و مجبورم گران بفروشم

وارد یک لبنیات سنتی در منطقه 19 تهران میشوم، قیمت هر کیلوگرم پنیر از 70 هزار تا 120 هزار تومان است، قیمتها را که مقایسه میکنم نسبت به دو هفته گذشته 20 هزار تومان در هر کیلو افزایش شده است، میپرسم چرا اینقدر گران؟ میگوید: همه چیز گران شده است، برای ما هم گران میدهند.

قیمت شیر سنتی یا همان فلهای را میپرسم که هنوز تانکر 500 لیتری روی نیسان آبی جلوی درب پارک و شیلنگها از خیابان تا مغازه وصل است و معلوم است که شیر را الان خالی کردهاند، میگوید: کیلویی 8500 تومان و باز میپرسم، چرا قیمت بالاست؟ و میگوید شیر را گران میخریم کیلویی 7500 تومان از واسطه میخریم و ما هم کیلویی 1000 تومان اضافه میکنیم و در نهایت کیلویی 8500 تو مان به مردم میفروشیم آخر اجارهها هم خیلی بالا رفته مثلا نرخ اجاره از سال گذشته تا الان نزدیک به دو برابر شده است.

خبرنگار از چند لبنیات سنتی دیگر هم قیمت شیرخام را جویا شد که قیمتها تا کیلویی 9500 تومان هم عنوان میشد.

عباسی شیر پخش کن و کسی که با نیسان آبی و با تانکر شیر خام به این مرکز آورده است نیز آنجا حضور دارد و این بار با وی وارد گفتوگو میشوم.

وی گفت: شیر را کیلویی 7000تومان از دامدار میخریم میپرسم، مگر قیمت مصوب شیر خام 6400 تومان نیست میگوید بله همینطور است، اما اگر قیمت بالاتر ندهم، دامدار همه را به کارخانه میفروشد.

به گفته وی بازار شیر خام داغ است و دامداران همه شیر را به قیمت 6400 تومان به کارخانه میفروشند و در این میان اگر کسی غیر از کارخانه بخواهد شیر از آنها بخرد باید نرخ بالاتری بپردازد.

در حقیقت این لبنیات سنتی یک حلقه به واسطه اضافه میکند، یعنی شیر را به قیمت گرانتری نسبت به کارخانه میخرد، اما هنوز رضایتمندی نسبی در خریداران لبنیات سنتی به چند دلیل وجود دارد.

نخست اینکه طعم و مزه اینها در مقایسه با محصولات کارخانه طبیعیتر است دوم اینکه هنوز با تمامی این اوصاف قیمت نسبتا مناسبتری نسبت به محصولات کارخانه دارد.

اما یک دغدغه و نگرانی مهم و جود دارد و آن سلامت شیرخام، کره طبیعی، خامه و دیگر محصولات ماند کشک لبیناتیهای سنتی یا به اصلاح ماستبندیها است چرا که نظارتی بر اینها نیست و محصول مستقیم از دامداری به این مراکز میآید.

شیرهای با بار میکروبی بالا به ماستبندیهای میآید؟

همه شیری که از دامداریهای سنتی و یا صنعتی به کارخانهها میآید سالم نیستند، برخی از این شیرها به دلیل اینکه دام بیمار بوده آلوده هستند و برخی هم در فرایند شیردوشی تا انتقال به کارخانه احتمال دارد که آلوده شوند که در مجموع اینها تحت عنوان شیر با بار میکروبی بالا از کارخانه پس زده میشود و یا تحویل گرفته نمیشود. در کارخانه دستگاههای اتوماتیک مجهزی وجود دارد که اینها را تشخیص میدهد.

اما شیرهایی که در لبنیات سنتیها به فروش میروند چنین فرایندی را طی نمیکنند یعنی نه دامدار و نه لبنیات فروش سنتی چنین دستگاههایی را ندارند.

از آقای عباسی که از سال 90 پس از ورشکستگی در حرفه دامداری به شغل توزیع شیرخام بین مراکز سنتی مشغول شده میپرسم، شما چگونه مطمئن هستید که شیر سالم میخرید و به اینها تحویل میدهید؟ میگوید: من سعی میکنم که از دامداریهای صنعتی بخرم که شیر خود را به کارخانهها میدهند مثلا یک دامدار صنعتی که سه تن شیر خود را به کارخانه میدهد یک تن را از او خریداری میکنم.

از وی میپرسم این دلیل سلامت شیر نیست، زیرا خیلی پیش میآید که شیرهای تحویلی به کارخانه هم پس از آزمایشات به دلیل بار میکروبی بالا پس زده میشود، میگوید: ما راهی برای تشخیص نداریم ، به غیر از اینکه به خود دامدار اعتماد کنیم.

شیرهای برگشتی از کارخانه به کجا میروند؟

از این توزیعکننده میپرسم، آیا اطلاع دارید که این شیرهای برگشتی از کارخانههای به کجا میروند؟ میگوید: همه این شیرها به کارخانهها برای تولید پنیر پیتزا یا کشک صنعتی استفاده میشود.

به هر حال تولید هر محصولی با شیری که بار میکروبی بالا دارد برای سلامتی خطر آفرین است و این حلقه مفقوده نظارتی است که باید وزارت بهداشت و یا سازمان دامپزشکی نظارت کند که در این سالها تکلیف آن روشن نشده است.

نکته دوم اینکه چه تضمینی وجود دارد این شیرهایی که کارخانه قبول نکرد سر از سفره مردم نیاورد مثلا دوباره همین نیسان آبیها به ماستبندیها نیاورند. آیا کسی هست به اینها نظارتی کند؟

فروشگاههای لبنیات سنتی هیچ نظارتی از نظر سلامت و بهداشت و یا قیمت ندارند.

کاهش سرانه مصرف شیر در کشور

با اینکه سالهای گذشته سرانه مصرف شیر در کشور ا 80 کیلوگرم و نصف میانگین جهانی میگفتند اما باز هم با هر بالا رفتن قیمت این سرانه به گفته کارشناسان پایین آمده است که رقم 55 کیلوگرم هم بیان شده و این برای سلامت مردم فاجعه است.

این توزیعکننده شیر میگوید: قبلا روزانه 3 تن شیر بین فروشندهها توزیع میکردم اما اکنون این رقم به 2 تن در روز رسیده و این نشان میدهد سرانه مصرف شیر بسیار پایین آمده است.

وی گفت: من بارها دیدم که مردم یک لیوان شیر خریداری میکنند و این بیانگر این است که اوضاع اقتصادی مردم چقدر بد شده و روی مصرف آنها تاثیر گذاشته است.

در آمدهای عجیب و غریب دلالان و ماستبندیها و فلاکت دامداران

بیان آمار دو یا سه تن در روز این توزیعکننده مطلبی را هم فاش میکند و اینکه آنها یک تا 1.5 میلیون تومان در روز سود دارند چرا که ابتدای مصاحبه گفته بود روی هر کیلو 500 تومان اضافه میکند اما واقعیت این است که سود اینها باید حداقل دو برابر این رقم باشد زیرا نرخ مصوب شیر خام 6490 تومان است نه 7000 تومان و ضمن اینکه دامداران میگویند شیرخام را حتی کمتر از 6000 تومان مجبورند بفروشند.

با یک حساب سر انگشتی یک ماستبندی اگر روزانه یک تن شیر بفروشد یک میلیون تا دو و نیم میلیون تومان سود در روز تنها از قبل فروش شیرخام خواهد داشت.

و آیا دامدار هم با این همه سرمایه و رنج و زحمت خانوادگی چنین سودی دارد؟ صحبتهای بعدی این توزیعکننده پاسخ را خواهد داد.

ورشکستگی دامداران

عباسی میگوید: در سال 90 دامدار صنعتی بودم 30 راس دام هلشتاین داشتم که ورشکسته شدم و همه را فروختم و به این شغل روی آوردم.

میپرسم آن زمان که وضعیت بهتر بود دلیل ورشکستگیات چه بود؟ میگوید: آن موقع دولت آقای احمدی نژاد بود که باز به بحران تامین خوراک و نهاده برخوردیم و خیلی از دامداران ورشکست شد. آن زمان هم دلار گران شده بود و تامین خوراک سخت.

ایران بیش از 70 درصد نیاز خوراک دامداریها را از واردات تامین میکند و سالانه بیش از 14 میلیون تن به ارزش 4.5 تا 6 میلیارد دلار ارز میپردازد. گرچه ظرفیتهای تولید دام و محصولات پروتئینی در کشور بسیار است، اما تامین علوفه و خوراک که 70 درصد هزینهها را شامل میشود مانع بزرگی بر تولید و عاملی برای آشفتگی بازار محصولات گوشت و مرغ و لبنیات شده است.

این توزیعکننده شیر هم که زمانی دامدار بوده و اکنون با آنها حشر و نشر دارد، تامین خوراک را مشکل اصلی دامداران میداند که نه تنها آنها را با مشکل مواجه کرده، بلکه به گرانی لبنیات و محصولات پروتئینی منجر شده است.

این گفت و گو به پایان رسید، اما هنوز این سوالات باقی است که آیا امکان ارزانی محصولات لبنی وجود خواهد داشت که سرانه مصرف ما حداقل به میانگین جهانی برسد، به گفته متخصصان ریشه بسیاری از بیماریهای امروز مصرف کم لبنیات در کشور است.

آیا میتوان روزی با خیال راحت شیر و لبنیاتی که سر سفره قرار دارد را مصرف کنیم؟ یا باید همچنان نگران باشیم که مبادا شیرهای برگشتی از کارخانهها باشد که لبنیات سنتیها فروختهاند و یا کارخانههایی که پنیر پیتزا و یا کشک درست کردهاند؟

قانون انتزاع (تمرکز وظایف بازرگانی کشاورزی در وزارت جهاد) پس از دو سال تعلیق در دولت قبلی اکنون برگشته است و علاوه بر آن شورای نظارت بر قیمتگذاری محصولات اساسی تشکیل شده که وزیر جهاد کشاورزی مسئول آن است، بنابراین همه بهانهها اکنون بسته است و باید فکری کرد و راهی اندیشید.

منبع: فارس
مشاهده نظرات