با توجه به سقوط قیمت نفت و دورنمای کاهش قیمت تمامشده محصولات پتروشیمی در بازارهای جهانی میتوان این هشدار را مدنظر قرار داد که از یکسو سودآوری واحدهای تولیدی با محوریت صادرات کاهش یافته و از طرف دیگر توان چانهزنی این قبیل تولیدکنندگان برای فروش محصولات خود در بازارهای جهانی شدیدا تحتالشعاع قرار خواهد گرفت.
نویسنده:
سیدروحالله وحیدکیانی
به عبارت سادهتر، در روزها و هفتههای آینده و با احتساب ثبات نسبی قیمت ارز جذابیت عرضه محصولات پتروشیمی به بازارهای جهانی کاهش مییابد؛ بنابراین بازارهای داخلی را باید بیش از گذشته مورد توجه قرار داد. ایجاد بازار مصرف داخلی با تقاضای ثابت و همیشگی داده بسیار مهمی است که میتواند نگرانیها را درخصوص بازار فروش محصولات پتروشیمی از بین ببرد. این طرزفکر نیاز به حمایت از صنایع مصرفکننده داخلی محصولات پتروشیمی و صنایع تکمیلی و پاییندستی را بیش از پیش نشان میدهد.
صنایع پاییندستی در اصطلاح به صنایعی گفته میشود که به منظور توسعه و ایجاد ارزش افزوده بیشتر از محصولات پالایشی و پتروشیمی و تولید کالاهایی جدید در کشورمان نقش آفرینی میکنند که بهعنوان صنایع تبدیلی نیز از آن یاد میشود. صنایع پاییندستی پتروشیمی از چند منظر بسیار حائز اهمیت هستند و نیاز به بررسی بیشتری دارند.
1. وجود ذخایر هیدروکربوری و مجتمعهای عظیم پتروشیمی در کشور که باید تامین مواد اولیه را برای صنایع پاییندستی پتروشیمی تسهیل کند.
2. نیاز به دستگاهها و تجهیزات و تکنولوژیهای در دسترس که یکی دیگر از نیازهای صنایع را برطرف میسازد.
3. نیاز به سرمایهگذاری محدود که موجب علاقهمندی سرمایهگذاران کوچک به کارآفرینی در آن میشود.
4. امکان ایجاد کارخانهها و کارگاههای صنایع پاییندستی در تمام نقاط کشور؛ برخلاف صنایع بالادستی که به دلیل نیاز بالا به مواد اولیه و حجم سرمایهگذاری بالا و همچنین دسترسی به بازارهای جهانی، فقط باید در کنار ذخایر هیدروکربوری یا دریا ایجاد شوند.
5. امکان ایجاد بازار و دسترسی به بازار محلی توسط این صنایع به دلیل نزدیکی و تعامل زیاد با بازار و مصرفکننده، این صنایع میتوانند بازار محلی ایجاد کرده یا به وسیله دانش خود بازاری را تسخیر کنند.
6. نوآوری و تنوع در محصولات این صنایع که موجب خلاقیت و تخصص و پویایی صنعت و افزایش محصولات جانشین و مکمل آن میشود.
7. ایجاد اشتغال بالا و با سرمایهگذاری کم در این صنایع بالاخص در صنایعی مانند صنعت پلاستیک و کود و سموم و...
8. توسعه صنعتی منطقهای که به دلیل ایجاد این صنایع و صنایع مکمل آن در هر منطقه شکل میگیرد.
9. عدم نیاز به تخصص ویژه برای کارگران این کارخانهها، موجب اشتغال افراد بومی منطقهای خواهد شد.
10. بازار صادراتی بسیار مناسب منطقهای این محصولات و همچنین صادرات بهصورت بومی و محلی که موجب رشد حجم و ارزش صادرات خواهد شد و علاوه بر ارزشآفرینی از طریق صادرات موجب ایجاد و تقویت بازرگانی افراد حقیقی و حقوقی مرزی و نهایتا امنیت مرزها خواهد شد.
نکاتی که به اختصار در بالا اشاره شد بیانگر جذابیت و اهمیت صنایع پاییندستی پتروشیمی است که در زمره SMES (بنگاههای کوچک و متوسط ) قرار میگیرند، بنابراین ضروری است برنامهای جامع برای توسعه این صنایع مدون شود که متاسفانه به دلیل تعدد متولی در این صنایع، نگاهی بخشی - جزیرهای و کوتاه مدت جهت توسعه این صنایع تاکنون اتخاذ شده است. با توجه به اهمیت این صنایع در توسعه اقتصادی کشور و تحقق اقتصاد مقاومتی، ضروری است چالشها و موانع موجود در این صنایع شناسایی و در راستای مرتفعسازی آنها برنامه ریزی جامع، یکپارچه و هدفمند صورت پذیرد. بررسیهای انجام شده نمایانگر این مهم است که بسیاری از مشکلات حال حاضر این صنایع به دلیل محدودیت در تولید بوده که دلایل متعددی دارد. در برنامهریزی جهت توسعه تولید در این گونه صنایع دو منظر متفاوت باید مورد توجه قرار گیرد:
الف- افزایش تولید از طریق بالا بردن نسبت ظرفیت عملیاتی به ظرفیت نصب شده است:
این موضوع که در حقیقت موضوع اصلی تلقی میشود به گواه فعالیت تقریبا 30 درصدی صنایع پایین دست (تبدیلی) پتروشیمی است یا به عبارتی دیگر 70 درصد ظرفیت نصب شده و موجود این صنایع بلااستفاده بوده که البته دلایل آن تاحدی مشهود و برای همه صنایع عمومی و رایج شده است. اما اینکه صنعت با 30درصد ظرفیت خود کار کند غیر از اینکه همه مزایای موجود در آن از بین میرود، تهدید بزرگی را نیز در خود ایجاد میکند و آن عدم میل ورود سرمایه گذاران جدید به این صنایع به جهت عدم سودآوری مناسب بهخاطر فعالیت زیر ظرفیت اسمی است. علت اصلی مشکل زیر ظرفیت کار کردن صنایع موجود نبود زیرساختها و قوانین باثبات مناسب در فضای حاکم بر این قبیل صنایع است.
اما نگاهی دقیق و موشکافانه به کشورهای موفق و پیشرو در این صنایع، به خوبی بیانگر این است که موفقیت توسعه صنعتی این کشورها در گرو وجود service providers (ارائهدهندگان خدمت) است؛ به این معنی که ایشان در جهت اصلاح قوانین، در بهبود ارائه خدمات مورد نیاز این صنایع مانند: دسترسی به بازار، آموزش نیروی انسانی، تامین مالی، تامین تکنولوژی مشاوره مدیریت و... اقدام به فعالیت کرده تا صنعت هم بلندمدت نگاه کند و هم فقط به فکر تولید باشد که البته شرح فعالیت اینگونه موسسات از این مطلب خارج است.
ب- افزایش تولید از طریق ایجاد کارخانههای جدید
در ابتدا باید به این موضوع توجه کرد که چه زمانی یک صنعت یا کارخانه ایجاد میشود؟ زمانی که سرمایهگذاری به دنبال افزایش ثروت و دارایی خود از طریق تولید باشد یعنی باید تولید آنقدر جذابیت اقتصادی یا جذابیت اعتباری داشته باشد که سرمایهگذار (علاقهمند به سرمایهگذاری) وارد عرصه تولید شود و ریسک موجود در این سرمایهگذاری به نسبت جذابیت آن اصلا مشهود نباشد.
در کشور ما پر واضح است که بهطور معمول جذابیت سایر سرمایهگذاریها از سرمایهگذاری در تولید بیشتر است؛ البته در صنایع پاییندستی (تبدیلی) پتروشیمی به دلیل عدم استفاده از کل ظرفیت اسمی نصب شده و همچنین با توجه به وجود نگاه ایجاد واحدهای جدید در میان سیاست گذاران، به نظر سرمایهگذاری ایجادی جذابیت بیشتری از خود نشان میدهد، حال آنکه چنانچه از تمامی ظرفیت نصب شده موجود استفاده شود دیگر چنین جذابیتی متصور نخواهد بود. در این صورت میتوان سرمایههای موجود را به حوزه ارائه خدمت سوق داد و بنگاههای اقتصادی مختلفی را در حوزههای گوناگون ایجاد کرد.
البته همچنان بسیاری از فرصتهای موجود در صنایع پایین دست بسیار جذاب هستند، بنابراین پیشنهاد میشود که صنایع پاییندست موجود را با تدوین برنامهای جامع (master plan) و با تعریف مشوقهایی باثبات برای ارائه دهندگان خدمت و صنعت؛ هم70 درصد ظرفیت موجود و غیرفعال را فعال کرد و هم مطمئنا در حین این فرآیند، فرصتهای بسیار زیادی که مکمل صنایع موجود هستند خلق خواهند شد که در پویایی و رقابت شکل خود را خواهند یافت.
دنیای اقتصاد