داشتن رابطهای مطلوب و سازنده با رئیستان میتواند به موفقیت کاری و ارتقای شغلی شما کمک شایانی کند و باعث شود بسیاری از مشکلات شما در محیط کار بهراحتی حل شوند.
رئیس شرکت میتواند در عین حال مالک یا سهامدار عمده شرکت نیز باشد و از این حیث دارای اهمیتی تعیینکننده در شرکت است و بدون داشتن رابطهای خوب با او ادامه کار عملا غیرممکن خواهد بود. رئیس شما اطلاعات ارزشمندی در اختیار دارد که اگر آنها را در اختیار شما قرار دهد به پیشبرد اهداف تان کمک بسیاری خواهد کرد. او همچنین کسی است که عملکرد شما را ارزیابی میکند و در مورد ادامه کار، ارتقا، تنزل مقام و حتی اخراج شما از شرکت نظر نهایی و اصلی را میدهد. پس میبینیم که رابطه بین کارکنان و مدیران با رئیس شرکت دارای اهمیت کلیدی و انکارناپذیری است که باید در مورد شکل دهی و تداوم آن با دقت و درایت عمل کرد. در بخش اول این مطلب به پنج توصیه کاربردی در مورد راههای بهبود رابطه بین کارکنان و مدیران با رئیس اشاره خواهد شد که با بهکار بستن آنها میتوان به موفقیتهای کاری دست یافت و از بروز مشکلات و چالشها در محیط کار جلوگیری کرد.
1) برای ایجاد و توسعه رابطه مثبت و مبتنی بر اعتماد و صداقت تلاش کنید.
گام نخست در جهت مدیریت روابط شما با رئیس تان عبارت است از؛ توسعه رابطهای مثبت و مبتنی بر صداقت و اعتماد با او. هنگامی که به رئیس تان قول انجام کاری را میدهید، حتما و به هر شکل ممکن آن را انجام دهید. پایبند بودن شما به تعهدات و ضربالاجلها باعث میشود رئیس تان به شما اطمینان کند و در آینده کارها و مناصب مهمتری را به شما بسپارد. برای این کار لازم است او را در جریان تمام پروژهها و فعالیتهایی که انجام داده یا میدهید قرار دهید و محدودیتها و فرصتهای فرا روی خود را برای او تشریح کنید. حتی اگر مرتکب اشتباهی شدهاید یا نتوانستید کاری را انجام دهید، حتما رئیس تان را در جریان قرار دهید و از او راهنمایی بخواهید. همیشه به یاد داشته باشید که پنهان کاری یا توجیه اشتباهات هیچ کمکی به بهبود رابطه شما با رئیستان نخواهد کرد و اوضاع را خرابتر میسازد.
2) برای خواستهها و اولویتهای مورد نظر رئیستان اهمیت قائل شوید.
یک کارمند یا یک مدیر همیشه باید به یاد داشته باشد که فقط منافع و خواستههای او نیست که اهمیت دارد، بلکه اولویتها و خواستههای رئیس شرکت نیز از اهمیتی انکارناپذیر در موفقیت کل شرکت و منتفع شدن همه از آن برخوردار است. شما باید بهطور پیوسته از خود بپرسید که نیازها، چالشها و نگرانیهای رئیستان کدام است؟ وقتی به روشنی بدانید که اهداف و اولویتهای اصلی رئیس تان کدامند، به شکل بهتری خواهید توانست به برآورده شدن آنها کمک کنید و از همین طریق میتوانید رابطهای مطلوب با او ایجاد کنید. بنابراین همیشه به یاد داشته باشید که تنها این موفقیت و منافع شما نیست که اهمیت دارد بلکه به پیشرفت و کامیابی شرکت نیز فکر کنید.
3) به بهترین ویژگی کاری یا شخصیتی رئیستان فکر کنید.
هر رئیسی به مانند هر انسان دیگری دارای نقاط قوت و ضعفی است که باید آنها را به خوبی شناخت. حال اگر میخواهید رابطه خوبی با رئیس تان برقرار کنید و از کار کردن با او لذت ببرید، بهتر است روی نقاط قوت و ویژگیهای تحسین برانگیز او تمرکز کنید. وقتی همیشه به دنبال پیدا کردن نقاط ضعف و منفی در رئیستان باشید، هیچ گاه نخواهید توانست با او رابطه خوبی داشته باشید. در اغلب سازمانها و شرکتها رئیس و مالک فردی است که موفقیتها و پیشرفتهای متعددی را کسب کرده است و از این نظر میتواند الگوی خوبی برای کارکنان خود به حساب آید. در صورت وجود چنین روحیهای بین کارکنان و رئیس، هر دو طرف برای دیگری بهترینها و بیشترینها را خواهند خواست.
4) سعی نکنید رئیستان را تغییر دهید.
بعضی از کارکنان به دلایل مختلف میکوشند رئیسشان را تغییر دهند و او را به شکلی که مطابق میلشان است درآورند که در اغلب موارد تلاشهایشان با شکست مواجه میشود. بنابراین به جای تاکید بر تغییر دادن رئیستان، بهتر است الگوهای رفتاری و فکری او را بشناسید و کشف کنید که چه چیزهایی برای او ارزش محسوب میشود و او به چه چیزهایی علاقهمند است: آیا او به ارتباطات پیوسته و همهجانبه با افراد علاقه مند است و دوست دارد کارکنان برای انجام هر کاری و اتخاذ هر تصمیمی از او کسب تکلیف کنند یا اینکه کارکنان خودمختار و توانمندی که به صورت خودکار و مصمم اقدام به تصمیمگیری میکنند را ترجیح میدهد؟ با داشتن چنین اطلاعاتی خواهید توانست به راحتی با رئیستان کنار بیایید و نظر او را نیز در مورد خود مثبتتر کنید.
5) بیاموزید که چگونه میتوانید ذهن رئیستان را بخوانید و عکس العملهای او را پیشبینی کنید.
اگر بتوانید به خوبی از آنچه در ذهن رئیستان میگذرد آگاهی یابید و خلقیات و واکنشهای او در برابر موقعیتهای متفاوت را پیشبینی کنید، آن گاه خواهید توانست رابطه کاری مطلوبی با او داشته باشید و به همان شکلی کار کنید که او میخواهد. مثلا اگر کشف کنید که دغدغه اصلی این روزهای رئیس تان صورتحسابها و درآمدهای این ماه است، هیچ گاه ایدهای را که در ذهنتان است و به اجرای برنامهای در شش ماه بعد مربوط میشود، الان برای او مطرح نخواهید کرد، چون میدانید به احتمال زیاد او در حال حاضر نسبت به آن بیاعتنا خواهد بود.
دنیای اقتصاد