وقتی خبر پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری امریکا اعلام شد، قیمت واردات «سنگآهن ۶۲ درصد» در بندر تیانجین ۴/۵درصد رشد کرد و به ۷۴/۲۰ دلار در هر تن رسید. این اتفاق مانند نفتی بود که بر آتش سنگآهن ریخته شد؛ در حالی که یک ماه پیش از آن، هیچ تغییر ویژهای را تجربه نکرده بود. براساس اطلاعات منتشر شده از «استیلایندکس» این بالاترین سطح قیمتی است که سنگآهن چین از ۷ نوامبر ۲۰۱۴ (۱۶ آبان ۱۳۹۳) تاکنون بهدست آورده است. با افزایش قیمت در نتیجه انتخابات حاصل شده میتوان شاهد رشد ۱۱درصدی در قیمت زغالسنگ بود.
رشد قیمت از کجا سرچشمه میگیرد؟
ترامپ حامی بخش معدن و صنایع وابسته به آن است. این یکی از دلایلی است که باعث شده با پیروزی او قیمتها افزایش یابد، دلیل دیگر هم برمیگردد به وعدههایی که او درباره بازسازی زیرساختهای کشور داده است، ترامپ در تبلیغات انتخاباتی خود قول داده که یکتریلیون دلار در طول ۱۰سال آینده صرف بازسازی جادهها، پلها، فرودگاهها، بیمارستانها و مدرسهها کند.
چه سهامی و چقدر رشد کرد؟
با پیروزی ترامپ سهام بزرگترین شرکتهای معدنی دنیا افزایش یافت. سهام شرکت شماره یک معدنی امریکای شمالی (کلیفزنچرالریسورسز) روز چهارشنبه ۹ نوامبر (۱۹ آبان) ۱۷درصد رشد کرد. ۱۳/۶درصد نیز بر ارزش سهام بزرگترین شرکت معدنی جهان (واله برزیلی) اضافه شد. شرکت انگلیسیاسترالیایی بیاچپیبیلتون و ریوتینتو بیشترین افزایش قیمت را در سنگآهن، زغالسنگ و فلزات پایه داشتند و سهام آنها در لندن پس از انتخابات ۱۲درصد ارزشمندتر شد. سهام گروه فلزات فورتسکیو در سیدنی ۱۰درصد افزایش پیدا کرد و ارزش سهام شرکت سنگآهنی کومبا در افریقای جنوبی ۵ درصد بالا رفت. زغالسنگ متالورژی از روز سهشنبه با قیمت ۳۰۷/۲۰ دلار در هر تن معامله میشود که گویای رشد قیمت ۲۲درصدی این جزء سازنده فولاد در طول یک ماه گذشته است.
زغال سنگ چه شد؟
براساس اطلاعاتی که «استیلایندکس» ارائه کرده است، قیمت زغالسنگ اعلای سخت کک بیش از ۴ برابر افزایش یافته است. این کاهش چندساله که در جریان آن زغالسنگ کک با قیمت حدود ۷۰ دلار در هر تن معامله میشد، از نوامبر سال گذشته میلادی (آبان سال گذشته) وجود داشت. این کاهش قیمت بیش از همه مربوط به سیاستهایی بود که چین به دلیل کاهش آلودگیهای زیستمحیطی درباره زغالسنگ به کار گرفته است. براساس این سیاستها پکن تصمیم گرفت فعالیت معادن زغالسنگ را از ۳۳۰ روز سال به ۲۷۶ روز و کمتر از آن انتقال دهد و راه ورود این کانی پرانرژی را بر ورود به آینده صنعت خود ببندد. بسته شدن معادن زغالسنگ علاوه بر آلودگیهای زیستمحیطی و آلودگی هوای ناشی از سوخت آن به خطرات استخراج آن برای معدنچیان هم مربوط میشد و درنهایت باعث شد چین عرضه آن را محدود کند. در این شرایط تنها کشوری که همچنان از زغالسنگ پشتیبانی میکرد، استرالیا بود و حالا با آمدن ترامپ حامی دیگری هم برای زغالسنگ پیدا شده است. ترامپ وعده داده که از سختگیریهای قانونی که در دولت اوباما بر استخراج زغالسنگ وضع شده بود، بکاهد و قوانین کار را برای زغالسنگیها تسهیل کند.
شبکه استرالیایی اِیبیسی از دانیل هاینز (استراتژیست ارشد کالا در شرکت بانکداری تجاری اِیاِنزِد در استرالیا) نقل میکند که در یک گمانِ تا اندازهای نزدیک به یقین میتوان گفت این سیر شتابی نشان میدهد معاملهگران معدنی در آینده به شکل غیرقابلانکار رو به صعود هستند.
طلا خوش اقبال نبود
طلا اما در مواجهه با ترامپ خوشاقبال نبود. قیمت طلا در جمعه گذشته ۲۱ نوامبر (۲۱ آبان) به قدری کاهش یافت که در ۵ ماهه پیش از آن بیسابقه بود. این سقوط به این دلیل است که پس از پیروزی ترامپ، سرمایهداران، مسیر سرمایههای خود را به سمت و سوی بازار اقلام صنعتی و بازار سهام سوق میدهند. فایننشالتایمز نیز در گزارشی از تعداد زیاد میلیاردرها میگوید که از طلا فاصله میگیرند و به سمت بازار سهام میروند. استنلی دِراکنمیلر از شریکان سرمایهگذاری سابق جرج سورو و از افراد بانفوذ و سرمایهدار امریکایی است. دراکنمیلر در مصاحبهای با شبکه سیانبیسی امریکا گفت همه ذخایر طلایش را در شب انتخابات فروخت و سرمایهاش را به سوی بازار سهام سوق داد. طلا برای سرمایهداران مانند مانعی در برابر تورم و بیثباتی سیاسی عمل میکند و در شرایطی که انتظار میرود با آمدن ترامپ اقتصاد امریکا با قوت بیشتری عمل کند و نرخ بهرهها افزایش یابد، ضعیف واقع میشود.
به طور کلی قیمت طلا با نرخ بهره ارتباط معکوس دارد، چون طلا درآمدزا نیست و سرمایهگذاران برای بازگشت سرمایه، وابسته به قیمت آن هستند؛ نرخ بهرههای بالاتر همچنین باعث افزایش ارزش دلار میشود که این اتفاق نیز با قیمت طلا ارتباط معکوس دارد. اما از سوی دیگر براساس گزارش منتشر شده پیشبینی میشود که افت قیمت طلا مقطعی باشد. براساس این گزارش به گفته سیمونا گامبارینی، اقتصاددان کالا در کپیتال اکونومیکس، هیچ کسی دقیقا نمیداند در دوران ۴ساله دولت ترامپ چه خواهد گذشت اما طلا به طور احتمالی به چند دلیل از ریاستجمهوری وی سود خواهد برد. سیاست مالی تسهیلی میتواند تقاضای داخلی و تورم را افزایش دهد. بسیاری از سرمایهگذاران معتقدند که طلا پناهگاه خوبی در برابر تورم است و در نتیجه ممکن است تقاضای زیادی برای طلا وجود داشته باشد. اگر بانک مرکزی امریکا نرخ بهره را در واکنش به تورم بالاتر افزایش دهد، تورم بالا، نرخهای واقعی را پایین نگه خواهد داشت و از قیمت طلا پشتیبانی میکند، همچنین اگر سیاست حمایتگرایانهای که ترامپ تهدید به اجرای آنها کرده است (مانند تعرفه برای واردات چین)، به جنگ تجاری منجر شود، صادرات امریکا ضربه میخورد و کندی اقتصادی به بالا رفتن قیمتهای طلا کمک خواهد کرد، به علاوه اگر سیاستهای ژئوپلتیکی ترامپ، ابهامات بیشتری را ایجاد کند، بعضی از سرمایهگذاران، متقاضی دارایی امن میشوند و طلا میخرند. دلیل آخر اینکه ممکن است ترامپ از بازگشت به سیستم پولی مبتنی بر طلا حمایت کند، اما چنین اتفاقی بعید به نظر میرسد.
احیای تسلط امریکا
پیمان افضل، استادیار دانشگاه آزاد تهران جنوب در رشته زمینشناسی اقتصادی تاثیر انتخاب ترامپ را بر صنعت معدن جهان اینگونه تحلیل کرد: علاوه بر سنگآهن، قیمت زغالسنگ، مس، سرب و روی هم در نتیجه پیروزی دموکراتها در انتخابات بالا رفت؛ قیمت مس زیر ۵ هزار دلار بود ولی با آمدن ترامپ یکباره ۵۶۰۰ دلار در هر تن صعود کرد. به طور کلی فلزات پایه با افزایش قیمت روبهرو بودهاند؛ ولی آنچه تاکنون دیدهایم و بالا و پایین شدن قیمتهایی که تاکنون اتفاق افتاده، همه در نتیجه صحبتهایی بوده که از ترامپ شنیده شده است. تا وقتی ترامپ در کاخ سفید مستقر نشود و کابینه خود را معرفی نکند، نمیتوانیم درباره آینده صحبت قطعی بکنیم. به احتمال زیاد ترامپ یکی از بزرگترین فعالان صنعت فولاد را در سِمت وزیر تجارت و بازرگانی قرار میدهد. ترامپ از قدیم به فولاد و زغالسنگ علاقهمند بوده و نسبت به سیاستهای طرفداری از محیطزیست دولت اوباما نگاه منتقدانهای داشته است.
سیاستهای اوباما هژمونی بود و تسلط امریکا را به خطر انداخت چون صنایع سنگین و عرضه محصولات معدنی را به کشورهای در حال توسعه واگذار کرد. یکی از برنامههای ترامپ فعالسازی بخش معدن امریکاست بهویژه زغالسنگ و فولاد، در نتیجه پیشبینی میشود مصرف مواد معدنی در ایالات متحده هم بالا رود و به رشد قیمت بینجامد. وی افزود: موضوع بازسازی پروژههای زیربنایی را ترامپ مطرح کرده است. غرب و ازجمله ایالات متحده در عمل پس از جنگ جهانی دوم چندان بر صنایع سنگین تمرکز و سرمایهگذاری نداشتند و بر تولید و گسترش علم، نرمافزار و آنچه فراتر از فناوریهای موجود بود، کار کردند. این مسئله ایالات متحده را در بازار جهانی دچار مشکل کرد. هماکنون برتری قابل توجهی از نظر تولید و عرضه کالا در چین نسبت به سایر جهان بهدست آمده و تسلط جهانی امریکا را به خطر انداخته و علاوه بر بیکاری و سایر مشکلات اقتصادی، بسیاری از برندهای قدیمی امریکایی تحت تاثیر برندهای جدید آسیایی قرار گرفتهاند، ترامپ تلاش دارد آن هژمونی تولیدیاقتصادی و آن قدرت صنعتی امریکا را در صنایع معدنی و صنایع سنگین تا حدی احیا بکند.
صمت