در جهان کنونی هیچ کشوری نمیتواند به طور مجزا از کشورهای دیگر زندگی کند و به ناچار به مبادلات نیازمند است.
منابع اقتصادی، تکنولوژی و سطح زندگی افراد یک کشور، بستگی نسبی به اقتصاد کشورهای دیگر دارد که به وسیله جریان پیچیدهای از کالاها، خدمات، سرمایه و تکنولوژی، به هم مربوط میشوند.
کشورها از طریق مبادلات بینالمللی، سطح تولید خود را بالا برده و سود بیشتری کسب میکنند. در این فرایند میتوانند از طریق واردات، کالاهایی را که قادر به تولید آنها نیستند، به دست آورده و از طریق صادرات، کالاهای تولیدی مازاد بر مصرف خود را به کشورهای دیگر فرستاده و درآمد ارزی به دست آورند.
گرچه ممکن است کشوری از عوامل تولید مختلفی برخوردار باشد و بتواند انواع کالا را تولید کند، اما قادر به تولید آنها با قیمت پایینتر نخواهد بود؛ یعنی مزیت رقابتی و اقتصادی در این است که تولید نکند و برخی کالاها را وارد کند و در مقابل عوامل تولید خود را در تولید محصولاتی به کار برد که بازده اقتصادی و ارزشافزوده بیشتری دارند و با صادرکردن آن به سایر کشورها درآمد ارزی و تخصص را برای کشور خود به ارمغان آورند.
در حقیقت بنگاههای اقتصادی با دسترسی به بازارهای خارجی از طریق صادرات، رشد بیشتری پیدا کرده و به این وسیله محصولات خود را با کیفیت بهتری به بازار داخلی و خارجی عرضه میکنند و سود بیشتری به دست میآورند. با توجه به تغییرات سریعی که در اقتصاد بینالملل رخ داده است، برنامهریزی برای فعالیت در بازارهای خارجی و حضور مداوم و پایدار در آنها به مراتب مشکلتر و پیچیدهتر از گذشته است. برای حضور پایدار و مؤثر در بازارهای جهانی عوامل متعددی از جمله شدت رقابت، تحولات سریع سیاسی و اقتصادی، افزایش موانع و محدودیتهای تجاری در کشورهای مختلف، گرایش بیشتر به سیاستهای حمایتی، پیشرفتها و نوآوریهای سریع در تکنولوژی و گستردگی تبلیغات بازرگانی میتواند تأثیرگذار باشد. اما این نکته را نمیتوان فراموش کرد که تجارت به عنوان یک عنصر مؤثر و کلیدی در توسعه اقتصادی همواره مطرح بوده و برای رسیدن به اهداف بلندمدت توسعه اقتصادی باید با کنکاش دقیق فرصتها و تهدیدهای پیشروی اقتصاد، به رفع محدودیتها و ضعفهای موجود پرداخت. یکی از تهدیدهایی که بخش تجارت خارجی را نشانه گرفته، تغییرات اقلیم و گازهای گلخانهای است.
پیامدهای افزایش انتشار گازهای گلخانهای و تغییرات آبوهوایی ناشی از آن، جدیترین نگرانیهای زیستمحیطی بینالمللی است. به طوری که نهادهای بینالمللی تلاش کردهاند با جهتدهی به تولید و تجارت در سطح جهان، به این نگرانی فائق آیند.
کنفرانس ١٩٧٢ استکهلم و تشکیل برنامه محیط زیست ملل متحد (UNEP) را میتوان آغاز جدی این تلاشها دانست. هرچند اعضای سازمان تجارت جهانی، ملاحظات زیستمحیطی را خارج از محدوده مذاکرات تجاری خود حفظ کردهاند، اما رکن حلوفصل اختلافات این سازمان در چندین پرونده، امکان استفاده از ابزارهای تجاری را برای حفظ محیط زیست تأیید کرده است. برخی موافقتنامههای این سازمان هم ملاحظات زیستمحیطی را در نظر گرفتهاند (Bodansky و Lawrence، ٢٠٠٩: ٥١٨-٥١٣). رابطه بین تجارت و تغییرات آبوهوایی دارای طبیعتی پیچیده است.
تجارت فیزیکی بر تغییر آبوهوایی به طور مستقیم از طریق انتشار گازهای گلخانهای تولیدشده توسط حملونقل تأثیرگذار است و به طور غیرمستقیم از طریق رشد اقتصادی ناشی از تولید و مصرف بر گرمایش جهانی مؤثر است.
مطالعات نشان میدهد که حملونقل دریایی بینالمللی حدود ١١,٨ درصد، حملونقل هواپیمایی ١١.٢ درصد، حملونقل ریلی حدود دو درصد و حملونقل جادهای حدود ٧٢.٦ درصد سهم در انتشار CO٢ در بخش حملونقل دارند. از طرف دیگر، سیاستهای تجاری میتواند به کاهش تغییرات آبوهوایی کمک کند. در این خصوص سیاستهای تجاری گوناگونی برای حمایت از محیط زیست و کمک به کاهش اثرات تغییر اقلیم در نظر گرفته شده است.
به عنوان نمونه میتوان به مالیات بر تجارت برخی از محصولاتی که در انتشار گازهای گلخانهای نقش دارند، اشاره کرد.
شرق