تا پیش از این رخداد، برخی صاحبنظران این حوزه با یک ضرب و تقسیم ساده تعداد زلزلههای تاریخی و دستگاهی به وقوع پیوسته در تهران و اطراف آن در یک بازه زمانی مثلا ۱۰۰۰ ساله (زلزلههایی که در کتابهای تاریخ نوشته شده و بعد از آن با تجهیز شدن به ایستگاههای لرزهنگاری بهصورت عملی رصد و ثبت شدهاند)، اعلام میکردند که در تهران بین هر ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال، یک زلزله بزرگ به وقوع میپیوندد و اکنون دوره بازگشت یک زلزله بزرگ فرارسیده است.
هرچند زلزلهشناسان مطرح، چنین محاسباتی را به علت خطای ناشی از عدم محاسبه دقیق دورههای زمانی زلزله مربوط به هر گسل، رد میکنند اما اکنون رخداد زمینلرزه ۲۹ آذر ملارد، منجر به یک برآورد قابل تامل برای زلزله بزرگ پایتخت شده است. آن زلزله در گسل ماهدشت-جنوب کرج در مجاورت گسل شمال تهران رخ داد و اکنون گمانهزنی میشود تحتتاثیر افزایش تنش در گسل شمال، احتمال رخداد زلزله بالای ۷ریشتر ناشی از فعالیت این گسل حدود دو برابر سالهای قبل شده باشد. آیا درحالحاضر احتمال زلزله بالای ۷ ریشتر در تهران فقط به گسل شمال تهران مربوط است؟ بررسیها در این باره نشان میدهد: در تهران و اطراف آن تعداد قابل توجهی گسل اصلی، فرعی و پنهان وجود دارد که نگرانی از فعالیت سه گسل شامل شمال تهران، مشاء و ری، بیش از سایر گسلها است. استان تهران بیش از ۶۵ گسل دارد که خطر بیشتر گسلها متوجه شهر تهران است. گسل شمال از مناطق یک و ۲ و ۵ و ۲۲ عبور میکند. همچنین در زیر مناطق ۳ و ۴ نیز گسل وجود دارد. منطقه ۲۰ نیز روی گسل قرار دارد. هرچند سایر مناطق با لحاظ گسلهای شناسایی شده، روی گسل نیستند اما با لحاظ حریم گسلهای اصلی و شدت زلزله ناشی از فعالیت هر یک، مجموعه شهر تهران تحت ریسک قرار دارد.
دهه ۸۰ شمسی، «جایکا» یا همان آژانس همکاریهای بینالمللی ژاپن یک همکاری مشترک با شهرداری تهران انجام داد و در قالب آن، سناریوهای تخریب و تلفات ناشی از فعالیت این سه گسل را با احتساب میزان جمعیت و تراکم ساختمانهای موجود در پایتخت (در آن زمان) تخمین زد. در مطالعه جایکا، میزان تلفات فقط در اثر تخریب ساختمانها محاسبه شده و تلفات ناشی از بحرانها و حوادث ثانویه پساز زلزله لحاظ نشده است. در این مطالعه همچنین وقوع زلزله در شب، مبنای تحقیق بوده است. از نگاه مردم ساکن شهر تهران شاید مهمترین بخش این مطالعه، معرفی مناطق آسیبپذیر و مناطقی که برخی به آنها نقاط امن میگویند، باشد. در مطالعه جایکا، برای هر سه گسل شمال، ری و مشاء با لحاظ سابقه لرزهای آنها و انتظاری که از شدت زلزله ناشی از فعالیت هر کدام از آنها وجود دارد، تحقیق جداگانه صورت گرفته است. بر این اساس، اگر گسل مشاء فعال شود، زلزلهای با بزرگی ۲/ ۷ ریشتر و شدت ۷ مرکالی در بخشهای عمدهای از شهر رخ میدهد. در این صورت ۳ درصد جمعیت تهران تلف میشوند و ۱۲ تا ۳۰ درصد ساختمانها تخریب میشوند. میزان خسارت و صدمه به ساختمانها در بیشتر مناطق حدود ۱۰درصد خواهد بود و منطقه ۱۲، بیشترین آسیب را میبیند. گسل مشاء از جمله گسلهای البرز مرکزی است که از شمال استان تهران در لبه کوه از غرب تا شرق گسترده شده است.
در صورت فعالیت گسل شمال تهران –گسلی که از کن در غرب تا لشگرک در شرق تهران امتداد دارد- شدت لرزهای در شمال شهر بیشتر خواهد بود. زلزله ناشی از این گسل بالای ۷ ریشتر و با شدت ۹ مرکالی خواهد بود بهطوریکه بخش بزرگی از شهر با شدت ۸ تکان میخورد. ۲ درصد جمعیت تهران با این زلزله کشته خواهند شد و ۳۶ درصد ساختمانها تخریب میشوند. برای گسل ری بهعنوان مهمترین گسل دشت جنوبی تهران نیز زلزلهای با شدت ۷ تا ۸ مرکالی و بزرگای ۷/ ۶ ریشتر برآورده شده است که وقوع آن باعث خسارت ۳۰درصدی ساختمانها در مناطق یک تا ۵ و از بین رفتن ۶ درصد جمعیت خواهد شد. مناطق ۱۱ و ۱۲ و ۱۵ نیز بیشترین آسیب را میبینند. یافتههای زلزلهشناسان نشان میدهد تراکم جمعیت یک پارامتر مهم در میزان خسارت و تلفات زلزله است. هنوز نتایج سرشماری سال ۹۵ منتشر نشده اما تحقیقات مستند به آمارهای دهه ۸۰، مناطق کمتراکم را مناطق ۱۰ و ۱۷ و ۲۱ و ۲۲ معرفی میکند. از طرفی چون که بیش از ۵۰ درصد ساختمانها در مناطق یک تا ۶ و ۲۲ بهصورت اسکلت فلزی یا بتن مسلح هستند، مقاومت آنها در برابر زلزله بیش از سایر مناطق است. در جنوب شهر، سهم این سازهها کمتر است.
مهدی زارع زلزله شناس در این باره میگوید: مطالعه سالهای ۹۴ و ۹۵ مشخص میکند بیشترین ریسک خرابی زلزله متوجه محدوده مرکزی بهخصوص جنوب غرب و جنوب شرق تهران است. در تاریخ زلزلههای ویرانگر تهران دماوند و شمیرانات، زلزلههای سالهای ۱۱۷۷ میلادی به بزرگای ۲/ ۷ ریشتر و زلزلههای ۱۶۶۵ و ۱۸۳۰ میلادی به بزرگای ۵/ ۶ و ۱/ ۷ ریشتر، پرآسیب و پرتلفات بوده است. زارع اخیرا درباره گسل شمال تهران گفت: لازم به یادآوری است که گسیختهشدن یک گسل فعال که مدتی در سکوت و نبود لرزهای به سر برده است، قبلا نیز تجربه شده، مثلا میتوان به زلزله ١٠ اکتبر ١٩٨٠الاصنام الجزایر اشاره کرد که تیمی فرانسوی-الجزایری از یک سال قبل روی گسل الاصنام مشغول برداشت میدانی با شبکه لرزهنگاری بود و حتی یک زمینلرزه از این زمینلرزه در بازه یکساله یادشده ثبت نشد تا اینکه در دهم اکتبر ١٩٨٠ زمینلرزهای با بزرگای ۲/ ۷ موجب حدود ۵ هزار نفر کشته و ۹ هزار مجروح شد. بنابراین دیدهنشدن هیچ زمینلرزهای روی گسل شمال تهران نیز تضمینی برای عدم رخداد زلزله یا عدم تحریک یا عدم امکان القای گسیختگی در آن نیست. این گسل، یکی از پرریسکترین گسلهاست و به دلیل جمعیت زیادی که روی این گسل زندگی میکنند، اهمیت دارد. بهطوری که برآوردها در سال ۱۳۹۳ نشان میدهد که ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر روی آن ساکن هستند و یکی از بیشترین تراکمهای جمعیتی ساکن روی یک گسل فعال در یک کلانشهر مهم در جهان است.
دنیای اقتصاد